تبادل لینک سه جانبه
روشی مناسب برای بالا بردن رتبه در متور ها جستجو

Main My profile designer
در باره ي ما

پيوند روزانه
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
مستر قلیون
:: تمام پيوندها ::
جستجو در سايت
"لطفا از کلمات کليدي براي جستجو استفاده کنيد !!!


طراح قالب

Www.LoxBlog.Com
اتئاتئ


نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 11 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


تنتنوتنو


نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 11 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


نوتنوتن


نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 11 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


خدایا...

پلکانی گذاشتم تا به خدا برسم.... اما نیمه ی راه افتادم....

دوباره راهم را آغاز کردم.... باز افتادم

چند بار این کار را تکرار کردم اما افتادم

آخر فریاد زدم و گفتم:

خدایا من می خواهم به تو برسم چرا این چنین میکنی؟

خدا گفت می خواهم ببینم تا چه حد مرا دوست داری؟....

گفتم: چگونه؟.... گفت: آنقدر تورا به زمین انداختم تا تو اعتراض کنی

و هر وقت تو این چنین کردی فهمیدم

که تو همانقدر مرا دوست داری....

گفتم: نه خدا اینگونه نیست...گفت: هست...

چون اگر مرا دوست داشتی هر چقدر هم می افتادی

باز به خاطر من و عشق من هیچ نمی گفتی...

خدایا کمکم کن تا به تو برسم 



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


روزها گذشت و گنجشك با خدا هيچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا ميگرفتند و خدا هر بار اينگونه ميگفت:"مي آيد ؛ من تنها گوشي هستم كه غصه هايش را ميشنود و يگانه قلبي ام كه دردهايش را در خود نگه ميدارد."

و سرانجام گنجشك روي شاخه اي از درخت دنيا نشست. فرشتگان چشم به لب هايش دوختند. گنجشك هيچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:" با من بگو از آنچه سنگيني سينه توست"

گنجشك گفت: لانه كوچكي داشتم آرامگاه خستگي هايم بود و سرپناه بي كسي هايم . تو همان را هم از من گرفتي. آن طوفان بي موقع چه بود؟ چه مي خواستي از لانه محقرم ؟ كجاي دنيا را گرفته بود؟ و سنگيني بغضي راه بر كلامش بست.

سكوتي در عرش طنين انداز شد. فرشتگان همه سر به زير انداختند. و خدا گفت:" ماري در راه لانه ات بود. خواب بودي. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند. آنگاه تو از كمين مار پر گشودي."

گنجشك خيره در خدايي خدا مانده بود.

خدا گفت:" و چه بلاها به واسطه محبتم از تو دور كردم و توندانسته به دشمني ام برخاستي".

اشك در ديدگان گنجشك نشسته بود. هاي هاي گريه اش ملكوت خدا را پر كرد.

میدونم دیر اومدم ببخشید .فرشید جون داداشه خوبم امیدوارم والنتاین خوبی بوده باشه برات من که.........

 

 

 

 



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


زمانی که دروغ می گفتی چقدر مهربان بودی...

اگر در کهکشانی دور

دلی یک لحظه در صد سال

یاد من کند.بی شک

دل من در تمام لحظه های عمر

به یادش می تپد پر شور...

در آرزوی تو



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


سال نو مبارک...

شیشه عطر بهار

 

لب دیوار شکسته است و هوا پر شده از بوی خدا

 

دیدنش آسان است

 

سخت آن است که نبینی آن را...

 

***سال نو مبارک*** 

 



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


پرواز...

 

چند سالی است که در پیله تنهایی خود می لولم

چرا که پروا دارم از پر وا کردن

در زمانه ای

که گل هایش همه خوارند . . .

 

                              پرنده هایش نیز از پرواز

                             از حتی یک دهن آواز

                              در آسمان تنگ چشم مردمانش

                              سخت بیزارند . . .

 

پس دیگر خیالات ابریشمی نباف

که شاید من از شوق پرواز، پر در بیاورم

که یک روز شاید از پیله ام،

_ از این عشق بی پدر _

سر در بیاورم

 

                            چرا که حسرت پرواز من همیشگی ست

                             منی که میخواستم بال تو باشم

                              و حالا وبال تو . . .

 

پس دیگر پیله نکن که پروانه ام کنی

تنها مرا زیر پر و بالت بگیر و برای همیشه

پروانه ی پرواز مرا باطل کن . . .



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


مرا رها کردی!

             omid

 

تو مهربان بودی

                    آغاز ماجرا اما،

چه سخت تشنه جام محبتت بودم...

سخن تمام نشد،

                  ختم ماجرا پیدا

امید با تو نشستن

تلاش بی ثمری بود

چه کوشش شب و روزم

بسان شخم زدن روی سینه دریا

و استغاثه به درگاهت

گره به باد زدن،

و همچو کوفتن آب بود در هاون

****

مرا رها کردی؟

مرا به مسلخ سلاخان

چرا رها کردی؟

مرا که رام تو بودم

اسیر دام تو بودم

****

گذشتم از تو و آن پر فریب شهر بزرگ

کنون کنار کویرم،

                      کویر بی باران

و مهربانی این مهربان ترین یاران

و کاشکی تو از این صالحان صلح و صبوری  - از این مردمان کرماتی-

به قدر یک ارزن

وفا و خوبی را

                   به وام بستانی

که مثل مهر درخشان شهر بخشنده

و همچو مردم این مُلک

                          مهربان باشی

****

تو ای بلای دل من

                     بلند بالایم

تو ای برازنده

تو ای بلندتر از سروها و افراها

تو بر تمام بلندان باغ بالنده

بر این اسیر به غربت گذر توانی کرد؟

بر این کویر نشین

بر این ز مهر تو محروم

نظر توانی کرد؟



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


خیانت...

 

 

 

تمام تمنای تنهایی من به دستان سردت

 

صدای سکوتیست

 

کز کاخ نمناک قلبم

 

به اوج غرور و گلوگاه

 

تشدید تاریکیم بود...



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


یادگاری...

 

درون اتاقی که تنگ است و تاریک

 

نوشتم به یادت دو خط یادگاری

 

نوشتم مبادا که گویی زمانی

 

به یادم نبود آن غزل خوان جانی...

شاکی



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


نازنینم ؛ لبخندت ، مجازات کدامین گناهم بود ؟

 

 

پشت این پنجره ها

 

همه دیوار و سکوت

 

پشت تنهایی من

 

لحظه هاییست که طاقت فرساست

 

در نبودت قلبم

 

همه شب بی تپش و بی روح است

 

و چه دیرین قرنیست

 

که بدون تو در این کرخه سرد

 

زندگی بی معناست....                                                                شاکی

 

تولد وبلاگ بی نفسم مبارک ...



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید




نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


...............
من و مامان هردو دلتنگه باباييم.مامان هم خوشحاله که اينجاست و دوستهای قديميش رو ميبينه و هم از اين دوری اجباری ناراحته.

مامان دوباره رفت سونوگرافی و مرتب از دکتر سوال ميکرد که الان کجامو داره ميبينه!دلم ميخواست بهش لبخند بزنم و يه بوس کوچولو براش بفرستم ولی هرکاری کردم بچزخم نشد و خيلی لجم گرفت........

مامان يه دفتر خاطرات داره برای من مينويسه و با خودش قرار گذاشته تولد 18 سالگيم بهم بده ولی خبر نداره که من از همه چيز خبر دارم,ولی ميخوام بروی خودم نيآرم و خوشحالش کنم.

اين روزها خونه مامان بزرگ خيلی شلوغ ميشه.احساس ميکنم همه ديگه زيادی مامان رو تحويل ميگيرن.البته بيشتر به خاطر اينه که مامان تا ازدواج کرد از اينجا رفت و هروقت هم ميومد تهران وقت نميکرد کسی رو ببينه.

خلاصه هر کی مياد با کلی هيجان وسايلی که برای من آورده رو نشون ميده.خيلی ذوق ميکنه و عاشق اينه که توضيج بده همه سيسمونی منو رفته از دبی گرفته (آخه جايی که ما زندگی ميکنيم به اونجا خيلی نزديکه ,اين ديگه بز دادن نداره مادر من ) خيلی اين اخلاقش بامزه اس.سعی ميکنه هميشه خودش رو يه زن متفاوت نشون بده که مثلا اين چيزها اصلا براش مهم نيست ولی فقط من که تو درونشم ميفهمم که داره بز ميده و دوست داره همه ازش تعريف کنن که خيلی با سليقس....... و وقتی اين حرفارو ميشنوه لبخند رضايت رو رو لباش ميبنم .......

مامان از اين لحاظ يه مردادی اصيله.........................



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


يه مامان واقعی (1)
من و مامان عصرها ميريم پياده روی.خيلی بهم خوش ميگذره , مامان تو دلش باهام حرف ميزنه و منم تلپ تلپ خودم رو ميندازم بالا و پايين.اين دوران رو خيلی دوست دارم.همه چيز تو فکر مامان رو ميتونم بخونم و  از همه حالتاش خبر دار ميشم.

چند ماه پيش مامان تو خيابون خجالت ميکشيد همه بفهمن حاملس.سعی ميکرد طوری راه بره که شکمش معلوم نشه. صاف راه ميرفت و وفتی مينشست کيفش رو ميذاشت رو شکمش.دوست داشت وقتی يه نفر ميفهميد حاملس بهش بگن وای.........چقدر خوبی,اصلا ورم نداری,اصلا چاق نشدی,چقدر خوشگل شدی,مثل حامله های ديگه نيستی و ............. و فقط کافی بود يه نفر خلاف اين حرفها رو بزنه,اونوقت قيافه مامان ديدن داشت,عصبی ميشد و وقتی بابا رو ميديد با بدترين حالت ممکن براش تعريف ميکرد.بابای بيچاره هم مجبور بود دقيقا همفکر مامان باشه و بعدش شروع کنه ازش تعريف کردن.....

يادمه يه بار يه نفر به مامان گفت چقدر دماغت بزرگ شده..........مامان اومد خونه گريه کرد و همش ميرفت جلوی آينه.شب که بابا اومد اولين سوالی که کرد اين بود:من خيلی زشتم؟!......بابا شوکه شد......

ولی اين روزها مامان ديگه واقعا احساس زن بودن داره.احساس مادر بودن.....

ديگه براش مهم نيست وقتی وايميسته شکمش رو بده (جلو چون اينطوری راحتتره),وقتی ميشينه پاهاش رو از هم باز بذاره و اصراری نداشته باشه حتما بندازتشون رو همديگه, از مانتوها و لباسهای گشادش خجالت نميکشه و اصراری نداره هنوز شلوار بپوشه,وقتی ميره دکتر با خانم های ديگه در باره حاملگی صحبت ميکنه و خلاصه اينکه مامان داره يه مامان واقعی ميشه.........................






نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


یه مامان واقعی (2)
من روز به روز تپلتر میشم و شکم مامان روز به روز بزرگتر.دور شکمش رو اندازه گرفت،۱۱۲ سانتی متر بود.مامان هرروز خودشو وزن میکنه و احساس میکنم از این اضافه وزنی که تقریبا هر هفته پیش میاد کلافه شده.تا امروز هم به هیچکس نگفته دقیقا چند کیلو و چقدر چاق شده.به همه دروغ میگه و تقریبا ۵ کیلو کمتر میگه.نا اینجا هم فقط من و خودش میدونیم چه خبره و این هم یکی دیگه از رازهای مامانه که من توش شریکم.

مامان این روزها زیاد فکر میکنه.خیلی زیاد.....به یکسال پیش که از من خبری نبود و هر کس هم بهش حرف از بچه دار شدن میگفت خیلی محکم جواب میداد :ما بچه نمی خوایم........

ولی الان خوشحاله.به روزی فکر میکنه که برمیگرده خونه.وقتی داشت از خونه میومد به بابا گفت:باورم نمیشه وقتی برگردم یه بچه تو بغلمه و زندگیمون چقدر تغییر میکنه.

بعضی وقتها از این تغییر میترسه.میترسه از عهده اش بر نیاد.میترسه از بابا دور شه.میترسه دیگه نتونن باهم راحت برن بیرون.میترسه دیگه باید تو خونه منتظر باشه تا بابا بره مسافرت و برگرده و همیشه تنها بره و فقط شنونده سفرهای بابا باشه.

ولی بعد از همه این حرفها به این فکر میکنه که منو داره و دیگه مامان شده.و فکر میکنه که تو این چند سال اخیر من بزرگترین هیجان زندگیش بودم.و بازم فکر میکنه به تمام زمانهایی که باید با من بگذرونه و چقدر خوش میگذره.

یه فکر جالب هم کرد.همیشه به بابا میگفت اگه یه روزی بفهمم بهم خیانت کردی بیخبر میرم.میای خونه و میبینی که من نیستم.ولی الان فکر میکنه اگه یه روزی بفهمه بابا بهش خیانت کرده دیگه نمیره.بخاطر من نمیره.میمونه تا من بابا داشته باشم و همه عشقشو نثار من میکنه.ولی مطمئنه هیچ وقت این فکرشو به بابا نمیگه.چ.ن اون نباید بفهمه ولی باید اینکارو بکنه.

چون احساس میکنه اینطور آموزش دیده که یه مامان واقعی باید به خاطر بچش لز همه چیز خودش بگذره.چون مامان خودش اینطوری بوده.مامانی که الان پر از غصه اس ولی هیچی نمیگه.مامانی که واقعا به خاطرش از همه چیزش گذشت و الانم داره میگذره.

مامان الان که داره مامان میشه بیشتر مامان بزرگ و میفهمه و بیشتر از همیشه دوسش داره.

مامان بزرگ همیشه برای مامان یه مامان واقعی بوده.............



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


دنيای واقعی.........
مامان امروز به چيزهای عجيبی فکر ميکرد.به اين که يه موقع من پشيموت نشم از اومدنم به اين دنيا.

و خودمم هم فکر کردم ............ به اينکه الان چقدر دوست دارم وارد دنيای واقعی بشم و همه اين آدمهايی که تا امروز فقط صداشون رو شنيدم رو از نزديک ببنينم.حتی آدمهايی که صداشون رو نشنيدم و فقط تعريفشون رو از مامان شنيدم و اون ذهنيتی رو ازشون دارم که مامان برام ساخته.هم منفی هم مثبت..........

بابا رو اين مساله خيلی تاکيد داشت که مامان مراقب حرف زدنش باشه.ولی مامان يه تبصره گذاشته بود و اينکه وقتی خيلی حرصيه و ميخواد غيبت کنه بابا هيچی نگه.اين جور مواقع مامان انگشتشو ميذاشت رو نافش که مثلا من نشنوم........(البته الان نافش صاف شده و شده نقطه ضعفش...چندشش ميشه دست بزنه)

مامان بهم گفت:عزيزم من يه دنيای واقعی برات ترسيم کردم.خيلی ها گفتن فقط آرامش داشته باش و به هيچ چيز بدی فکر نکن.ولی من خيلی زياد به اين چيزها توجه نکردم .نميخواستم با توهم به دنيا بيآی.. و فکر کني هيچ مشکلی وجود نداره.زندگی پر از استرسه.من سعی خودم رو برای کم کردنشون ميکنم ولی بدون که وجود دارن.اگه روزهايی گريه کردم و تو رو ناراحت کردم منو ببخش.بدون که مخفی کردنشون به مراتب بدتر بود.تو بايد دليل گريه هامو بدونی.حتی دليل عصبانيت هامو.من ازت چيزی رو مخفی نکردم و تا جايی که تونستم بهت دروغ نگفتم......تا جايی که تونستم............

دروغ نگفتن سختترين کار دنياست و تحمل کردن آنتی سی(اين يه اسم رمزی که مامان يه نفر رو به اين اسم صدا ميزنه و من هنوز کشفش نکردم)

فکر کنم نصيحتهای مادرانه شروع شده و روز به روز هم شديدتر ميشه.

من تقريبا 16 روز ديگه به دنيا ميام............نميدونم بايد خوشحال باشم يا ناراحت........ولی خوشحالی مامان رو شديد حس ميکنم......و همچنين ضربان قلبشو که اين روزها شديدتر از هميشه ميزنه...........



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


............
بابا يه هفته اومد پيشمون.خيلی خوش گذشت.يه روز رفتيم سينما.فيلم "هفت دقيقه تا پاييز" .فکر کنم خيلی فيلم ناراحت کننده ای بود چون مامان کلی گريه کرد.وقتی هم گريه ميکرد دستشو ميداشت رو شکمش و منو ناز ميکرد و تو دلش ازم معذرت خواهی ميکرد که داره ناراحتم ميکنه و هی ميگفت بخدا دست خودم نيست....... ولی من خيلی تحت تاثير گريه مامان قرار گرفتم,يه گوشه جمع شدم و بغض کرده بودم.دلم ميخواست مامان بغلم کنه...... واقعا يه روزهايی آرزو ميکنم کاش زودتر اين روزها تموم شه و من واقعی واقعی برم تو بغلش.... .وقتی فيلم تموم شد مامان به بابا گفت اگه ميدونستم موضوعش اين بود گه ميخوردم ميومدم!!!!!واقعا مامان بعضی وقتها خيلی بی ادب ميشه.......... من تو سينما کلی خود نمايي کردم.يک عالمه تکون خوردم مخصوصا وقتی بابا دستشو ميذاشت روم چون ميدونستم خيلی حال ميکنه و احساس ميکردم همون لحظه به مامان نگاه ميکنه و لبخند ميزنه. فکر کنم بيشترين تکونهای اين نه ماه رو خوردم........

راستی با مامان رفتيم دوباره دکتر تا تاريخ دقيق تولد من رو بگه.نميدونم سر چه تاريخی با هم بحث ميکردن که دکتر گفت بايد يه هفته ديگه بری سونوگرافی تا دقيق بشه گفت......يعنی ممکنه من يه هفته ديرتر دنيا بيام....بعدشم گفت من يه ذره کوچولو هستم و وزنم يه ذره کمه.....مامان خيلی پکر شد و تا شب عصبی بود.

من روزها رو ميشمرم برای ديدن مامان و مامان هم شبها رو ميشمره برای ديدن من.چقدر جفتمون بی طاقتيم و چقدر جفتمون غصه خورديم از اينکه من يه هفته ديرتر ميام.....

بازم صبر صبر صبر............ولی بالاخره ميام ..و همينطور که هرشب مامان موقع خواب ازم قول ميگيره که سالم بيام من از همينجا به مامان قول ميدم که سالم ميام............منتظرم باش......

نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


يادداشت يک
من غمگينم...........چون مامان غمگينه..........نصيحتم هم نکنيد که الان نبايد غمگين باشم و الان وقت شاد بودن و بيخيال بودن و از اين حرفاس...........همه اينها رو خودم ميدونم.....ولی نميتونم شاد باشم وقتی مامان رو اينطوری ميبينم......درکش ميکنم و حق بهش ميدم.........همه تلاششو ميکنه که من نفهمم ولی نميتونه ازم پنهان کنه......حوصله نوشتن ندارم و ميخوام از دفتر خاطرات مامان کپی کنم.ميخوام دقيقا حرفهای خودش رو بنويسم.........اميدوارم هيچوقت نفهمه من دفترشو يواشکی ميخونم...........


ترمه عزيزم(راستی اين اسم منه) نميدونی جقدر دلتنگتم و جقدر بي تابتم!بغض شديدی دارم.اين روزها خيلی اذيتت کردم .فقط دعا ميکنم که روت تاثير نذاشته باشه.چقدر تلاش کردم تا ايده آل ترين رفتارم داشته باشم ولی هروقت رو چيزی زوم کردم تا بهترين باشه بدترين شد.انرژی منفی نيست به خدا.اين اتفاق ميافته.هميشه خيلی از حرفام رو نميتونم به کسی بزنم و تو درونم ميمونه , الان که تو تو درونم هستی حق داری بدونی ولی فقط تا زمانی که اون تويی.....به خودم قول دادم وقتی به دنيا اومدی هيچ خاطره تلخی رو برات تعريف نکنم و بهت هيچوقت نگم اين روزها که از خونه دور بوديم و من فکر ميکردم شادترين روزهای زندگي مون هستش تبديل شدن به روزهای غم انگيز.چقدر دعا ميکنم که ای کاش ميموندم و ای کاش راه برگشت داشتم......من اشتباه کردم که با وجود دونستن شرايط اينجا اومدم.بازم گول اعتماد کردنم رو خوردم..... بازهم پشيمون شدم از اينکه صادقانه حرف دلم رو زدم.جزئيات رو نمينويسم چون يه مشت حرفهای خاله زنکی و هيچ جذابيتی برات نداره..... ديگه اون آدم سابق نخواهم بود.....از يه نفر لطمه خوردم که هيچوقت فکرشو نميکردم(مطمئن باش بابا نيست) و انتقام ميگيرم......يه حس بدی بهم دست داده.از يه نفر که دوسش داشتم احساس ميکنم متنفر شدم و خودش باعث شد...........من يه حرفی رو در کمال صداقت زدم و اون وانمود کرد که چقدر چقدر درکم ميکنه ولی بدجوری حالم رو گرفت..........فکر کرد نقشه کشيدم و برای اينکه بهم ثابت کنه حرفم براش مهم نيست بدترين کاری رو که ميتونست باهام کرد............

تنها چيزی که آرومم ميکنه باباته.......جدی ميگم ...فقط به خاطر وجودش و خوبيهاش اين آدم رو تحمل ميکنم.5 سال تلاش کردم تا روابطی متفاوت از روابط آدمهای ديگه با بعضی از آدمها داشته باشم...........5 سال تلاش کردم تا يه عروس متفاوت باشم.....به همه رفتارهای سنتی پشت پا زدم........خواستم بين اطرافيانم فرهنگ سازی کنم و دوری کنم از يک سری رفتارهای کليشه ای...........

ولی نشد و من شکست خوردم............الان سراسر بغض و انتقام هستم..............و از اين حالت متنفرم....

نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


!!!!!!!!!!!!
من عاشق روحيه دمدمی مزاج مامانم........ يه دفعه تصميم گرفت خوب باشه و يه رفتار جديد رو تجربه کنه.......و فقط به من فکر ميکنه.......چشماشو ميبنده و لحظه ای رو تصور ميکنه که برای اولين بار من و ميبينه.........و من هم فکر ميکنم واقعا اون لحظه چه حسی دارم........نميدونم وقتی به دنيا بيام اين خاطرات يادم هست يا نه .......و اينکه زندگی جديد چجوريه.........مامان که خيلی اميدوارم کرده.......و بابا هم همينطور.......يه جورايی دلم گرفته.وقتی فکر ميکنم تا چند روز ديگه همه شرايط فرق ميکنه يه جوری ميشم........به چشمای مامان فکر ميکنم که قرارن اولين شب تولدم تا صبح بهم زل بزنن.........مادر بون حس عجيبيه.......عجيبتر از پدر بودنه.......من تمام لحظه های مامان رو پر کردم ولی قسمتی از لحظه های بابارو.........اين به خاطر ميزان علاقه نيست ميدونم به خاطر جنس آدمهاست و من خوشحالم که يه زنم و مادر ميشم........................

يه دفعه خيلی عرفانی و جو گير شدم ولی دست خودم نيست وقتی شروع ميکنم به نوشتن هر چيزی که به ذهنم مياد مينويسم......مامان رفت سونوگرافی و از من نوار قلب گرفتن.نيم ساعت طول کشيد و هر وقت من يه لگد ميزدم صدای قلبم تغيير ميکرد و منم بدجنس شده بودم و چند بار لگد محکم زدم...........اين روزها به مامان زياد زنگ ميزنند تا ببينن من کی ميام بالاخره......مامان هم ميگه از امشب تا آخر ماه معلوم نيست.....

اگه مامان تنبل يه ذره پياده روي هاشو  بيشتر کنه برای جفتمون بهتره......ولی هوا خيلی گرمه و حق داره سختشه.......ولی کلا مامان تنبله و اگه هوا هم گرم نبود يه بهانه ای پيدا ميکرد.........

فردا بابا مياد بمونه.من شايد نتونم تند تند بيام چون هم سرگرميم و هم اينجا يه جای مخفيه........اينجا تنها جای مخفی که ما داريم........بابا همه چيز مامان رو ميدونه...........اما نه مامان يه چيزای ديگه هم داره.دفتر خاطراتهای قبل از ازدواجش......بابا تا حالا هزار بار گير داده که بخونتشون ولی مامان زير بار نرفته.....مامان بزرگ اونها رو قايم کرده ...........سری قبل هم که بابا اومد گفت بيار بخونيمشون.....مامان پيچوندش.....حالا بابا گير داده اصلا چرا نگهشون داشتی....................

نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


تولد من : قسمت 1
سلام..................

خيلی خوشحالم که به اين زودی اين همه دوست پيدا کردم و راستشو بخواين احساس غرور کردم که اينقدر بهم سر زديد و حالمو پرسيديد....... خيلی تنبلی کردم ببخشيد.....اولين خصلت انسان بودن رو پيدا کردم......تنبلی!

من 28 تير درست يه روز قبل از تولد بابا به دنيا اومدم يعنی با تصميم مامان به دنيا آورده شدم ,ميتونستم 29 هم به دنيا بيام ولی صبر مامان برای ديدن من ديگه تموم شده بود............

دکتر به مامان گفته بود بايد 27 منتظر ورود من باشه ولی از اونجايی که من جا خوش کرده بودم هيچ حرکتی از خودم نشون ندادم.يادمه که 27 مامان چقدر دلشوره داشت تا اينکه به دکترش زنگ زد و گفت هيج خبری نيست.....دکترش هم گفت بايد فردا صبح بيای سونوگرافی ......اون شب مامان خوابش نبرد و همه وسايل رو برای بستری شدن آماده کرد.....من نزديکهای صبح بود که تصميم گرفتم يه ذره مامان رو اذيت کنم و يه حرکتهايی از خودم نشون دادم.....مامان از خواب پريد و بابا رو بيدار کرد و با خوشحالی گفت فکر کنم داره شروع ميشه.........هردو خوشحال بودن .........خيلی......مامان ديگه تا صبح نخوابيد و راه ميرفت و منم هر از گاهی يه تکونهايی ميخوردم که البته مامان بيچاره دردش ميگرفت......

صبح مامان بزرگ ما سه تا رو از قرآن رد کرد ..... مامان تو ماشين فکر ميکرد الان ديگه مثل فيلمها ميشه , شروع ميکنه به داد کشِدن و تا ميرسن بيمازستان ميخوابه رو تخت و در حالی که پرستارو تخت رو هل ميدن بابا هم کنارش لبه تخت رو گرفته و مامان هم همينطور داد ميزنه...........

ولی هيچ کدوم از اين اتفاقات نيفتاد.......................




نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


?????
SALAM

BEBAKHSHID KE INGHADR BAD GHOLAMM

YE JOORAYI NEMISHE POST BEZARAM

CHAND BAR TAHALA NEVESHAM VALI HARDAFE YE CHIZI SOD PAK SHOD

ALANAM YE JAYI HASTAM KE FARSI NADARE

KHEILI ZOOD MIAM

KOLI HARF DARAM  BARATOONNNNNNNNN

AZ HAMATON MAMNOON KE INGHADR SAR ZADI

DOOSETOON DARAM



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


تولد من : قسمت 2
نميدونم چرا نميشد آپ کنم......فکر کنم حداقل 5 بار نوشتم و هر دفعه يه اتفاقی افتاد و پاک شد و يا اينترنت قطع شد.

يه راست ميرم سر اصل مطلب..........

 با همه تلاشی که مامان کرد تا طبيعی به دنيا بيام به دليل پاره ای مشکلات پزشکی نشد و با عمل سزارين به دنيا اومدم........لحطه به دنيا اومدم وصف نشدنيه......هم برای خودم هم برای مامان و بابا.......باورم نميشد به دنيآ اومدن اينقدر شيرين باشه و ميتونم از الان بگم خوشحالم که اومدم و اينجا رو دوست دارم.........

مامان برای عمل بيحسی موضعی شد تا لحظه ورود من رو به اين دنيا ببينه و از همه بهتر بابا هم اومد تا کنار مامان باشه............بابا قرار بود از لحظه تولدم فيلمبردای کنه .......... مامان خيلی استرس داشت.تا حالا اتاق عمل نيومده بود و وقتی که آمپول بيحسی رو بهش زدن و پاهاش بيحس شدن يه حس عجِيبی داشت و هنوز باهام حرف ميزد .دکتر باهاش حرف ميزد و پرستارا باهاش شوخی ميکردن ولی مامان تو يه دنيا ديگه ای بود.......دقيقا لحظه ای که ميخواستن منو بيرون بيارن بابا اومد کنار مامان ..........دستاشون تو دست هم بود و ميلرزيد......منم ميلرزيدم.....وقتی کيسه آب پاره شد و دست خانم دکتر خورد به بدنم مور مورم شد ...........ترسيدم ........ديگه آبی اطرافم نبود..........يه دفعه کشيده شدم بيرون..........

گريه کردم ...........با تمام وجود........با تمام توان............مامان گريه ميکرد.........بابا هم گريه ميکرد.........و مامان برای اولين بار گريه بابا رو ديد.......و سه تايی با هم گريه کرديم........ديگه سه نفر بوديم........

بابا نتونست فيلم بگيره.......مامان رو بوسيد ........سرش رو بوسيد.........دستشو بوسيد......و ازش تشکر کرد........بابا گريه ميکرد و به مامان ميگفت مرسی..........

نور چشمام رو اذيت ميکرد.....نميتونستم درست ببينم........همه جا تار بود......ديگه جمع و مچاله نبودم.....ميتونستم دست و پام رو تو هوا تکون بدم..........خيلی حال ميداد......وقتی بند نافم رو بريدن هيچی احساس نکردم.....يه خانمی هم اومد خون بند نافم رو برد ..........سلولهای بنيادين!!!!!!!!

بردنم کنار صورت مامان صورتم چسبيد به صورتش .........گرماشو حس ميکردم......اشکاش صورنم رو خيس کردن.......ميخواستم بهش بگم خيلی دوسش دارم ولی هر چه قدر دهنم رو باز ميکردم فقط صدای گريه ميومد..........فهميدم که نميتونم که حرف بزنم.............

مامان بوسم کرد و منو بردن تا معاينه بشم.......مامان تند تتد از بابا ميپرسيد:همه جاشو ديدی؟سالمه؟دستاش؟پاهاش؟مطمئنی؟راستشو بگو؟بابا ميخنديد و ميگفت مطمئن باش........

وقتی داشتن منو از اتاق ميبردن بيرون مامان گفت :ببين دستبندشو زدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟يه وقت قاطی نشه؟؟؟؟؟

بابا خنديد......پرستارا هم همينطور...........

راستی تا دنيا اومدم يکی از پرستارا گفت:وای چقدر شبيه باباشه........

نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


<no title>
سشیی

نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


اینم درباره financers

اطلاعات گارانتی Guarantee Information

Financerz World یک قانون گارانتی بسیار عالی دارد برای سرمایه گذارانی که نگران سرمایه گذاری (اصل سرمایه) اولیه خود هستند٬ ما به افتخار به شما نشان می دهیم گارانتی سرمایه گذاری اولیه در پلن TMIP :

در این پلن های خاص ۲ نوع گارانتی می باشد.

۱- گارانتی اولیه

۲- گارانتی ثانویه

در گارانتی اولیه شما می توانید تمام پولتان را هر وقت که بخواهید درخواست کنید. شما می توانید به آسانی مردک گارانتی اولیه خود را در حساب بانکی خودتان به وسیله لینک Investment Certificate ببینید. این ثابت می کند که ما واقعا با پول شما بازی نمی کنیم. اگر چیزی غیر از این بود ما نمی توانستیم این قانون را به سرمایه گذارانمان نشان دهیم. شرکت هایی این انتخاب را می دهند که یک پشتوانه محکم و راه حلی درست دارند که می توانند میزان اعتماد (بالایی) برای خود داشته باشند. برای اطلاعات بیشتر درباره استفاده از گارانتی اولیه لطفا به Refund Policy را با دقت بخوانید.

گارانتی ثانویه: مربوط به اتفاقهای غیر قابل پیش بینی مثل ورشکسته شدن شرکت٬ جنگ های جهانی که قوانین سرمایه گذاری را عوض میکند و هر اتفاق غیر قابل پیش بینی دیگر در این روابط ما پول سرما یه گذاری سرمایه گذاران را در طبقات A-B-C را در ماکسیمم ۹۰ روز بر میگردانیم و در کلاس VIP را با ماکسیمم ۱۲۰ روز بر میگردانیم. اگر امکان ریختن پول به بانک فیزیکی در این مواقع امکان داشت ما پول را به حساب ارزی شما واریز می کنیم و در غیر اینصورت ما راه حل های دیگری برای انتقال پول در نظر می گیریم و ما تصمیم می گیریم روی بهترین انتخاب پول سرمایه گذارانمان را برگردانیم.

Investment Classes


ما باور داریم که در دنیای سرمایه گذاری بهره سرمایه گذاری شما به دو موضوع بستگی دارد که وقت و پول است. به عبارت دیگر منطور این است که هر چه مقدار پول سرمایه گذاری شما بیشتر باشد توقع بهره ای که می گیرید بالا می رود و به عبارتی دیگر در تجارت پیشرفته بررسی های مختلفی درباره این موضوع که ثابت شده است که هر چه پول شما در یک پروژه سرمایه گذاری بیشتر باشد میزان بهره بیشتر می شود.

پس این برنامه سرمایه گذاری که گروه ما برنامه ریزی کرده یک برنامه سرمایه گذاری تک و انقلابی است. در این برنامه فوق العاده میزان بهره ای که میگیرید بر حسب مقدار پول اولیه ای که شما سرمایه گذاری می کنید و مقدار زمانی که پول شما در پروژه های سرمایه گذاری ما خواهد بستگی دارد. هر چه مقدار بیشتری سرمایه گذاری کنید مقدار بهره شما بیشتر خواهد بود. علاوه بر آن هر چه پول شما مدت بیشتری در این چرخه(سیستم) باشد بر روی میزان بهره شما اثر می گذارد. بعلاوه Financerz World یک قانون گارانتی بسیار عالی برای سرمایه گذارانی که نگران سرمایه اولیه خود هستند دارد٬ ما با افتخار به شما نشان میدهیم برنامه سرمایه گذاری اولیه در پلن TMIP.

برای اینکه بیشتر بدانید درباره قانون گارانتی به لینک Guarantee Information بروید. ما این پلان سرمایه گذاری بزرگ و انقلابی را بنام TMIP  ٬ زمان (T) پول (M) سرمایه گذاری (I) برنامه (P) برنامه ریزی زمان و پول گذاشتیم٬ باید به همه سرمایه گذاران اطلاع داده شود که به خاطر اینکه پلن TMIPیک برنامه سرمایه گذاری بلند مدت است. سرمایه گذاران بهره ماهیانه خود را تا زمانی می گیرند که پوا آنها در دست گروه سرمایه گذاری ما باشد. به کلام دیگر TMIP یک فرصت سرمایه گذاری بدون حد و مرز است.

در این برنامه TMIP سرمایه گذاران به ۴ طبقه متفاوت بر حسب مقدار پولی که سرمایه گذاری کرده اید تقسیم می شوند.

گروه اول سرمایه گذارانی هستند که بین ۱۰۰ دلار تا ۳۰۰۰ دلار سرمایه گذارانی هستند که ما اسم آنها را کلاس C نامیدیم.

گروه دوم سرمایه گذارانی هستند که بین ۳۵۰۰ دلار تا ۱۰۰۰۰ دلار سرمایه گذاری کرده اند که ما اسم آنها را کلاس B نامیدیم.

گروه سوم سرمایه گذارانی هستند که بین ۱۰۵۰۰ دلار تا ۳۰۰۰۰ دلار سرمایه گذاری کرده اند که ما اسم آنها را کلاس A نامیدیم.

گروه چهارم سرمایه گذارانی هستند که ۳۰۵۰۰ دلار به بالا سرمایه گذاری کرده اند که ما اسم آنها را کلاس VIP (ویژه) نامیدیم.

کلاس C :

در این پلن TMIP که ما یک بهره ۸ درصدی دائمی در نظر گرفته ایم که به حساب الکترنیکی شما هر ۳۰ روز واریز می شود. در این پلن مخصوص ما یک فرصت برای سرمایه گذاران گذاشته ایم که بتوانند ۵ درصد از پول سرمایه گذاری اولیه خود را بگیرد به این معناست که سرمایه گذار ۵ درصد از پول سرمایه گذاری خود را برداشته است و در کل ۱۳ درصد میگیرد. بنابر این با کم کردن ۵ درصد از پولیکه گروه سرمایه گذاری ما با آن کار می کند سرمایه گذار در ماه بعد فقط ۸ درصد از سرمایه باقیمانده خود را میگیرد. 

بنابر این سرمایه گذار تصمیم می گیرد که ۵ درصد از سرمایه گذاری خود را می تواند دریافت کند یا واگذار کند به گروه سرمایه گذاری ما که با آن کار کند٬ هر ماه به وسیله قسمت Invest Option در بانک الکترونیکی مخصوص به خودشان بگیرند در این موقع هر چه پول باقیمانده در حساب شما بیشتر باشد (منظور اصل سرمایه است) می تواند بهره بیشتری برای آخر هر ماه بگیرند. برای مثال اگر سرمایه گذار ۵ درصد از اصل پول به علاوه ۸ درصد ماهیانه را هر ماه از حساب خود خارج کند در آخر ماه ۲۰ (بیستم) مقدار پول سرمایه گذاری شما صفر خواهد شد. و دیگر بهره ای نمی گیرید.

علاوه بر اینکه سرمایه گذاران می توانند ۵ درصد از پول سرمایه گذاریشان را ماهانه بگیرند می توانند هر موقع که بخواهند تمام اصل پول را از حساب خارج کنند. برای اطلاعات بیشتر به قسمت Refund Policy ٬ Guarantee Information بروید.

کلاس B:

در این پلن TMIP که ما یک بهره 10 درصدی دائمی در نظر گرفته ایم که به حساب الکترنیکی شما هر ۳۰ روز واریز می شود. در این پلن مخصوص ما یک فرصت برای سرمایه گذاران گذاشته ایم که بتوانند ۵ درصد از پول سرمایه گذاری اولیه خود را بگیرد به این معناست که سرمایه گذار ۵ درصد از پول سرمایه گذاری خود را برداشته است و در کل 15 درصد میگیرد. بنابر این با کم کردن ۵ درصد از پولیکه گروه سرمایه گذاری ما با آن کار می کند سرمایه گذار در ماه بعد فقط 10 درصد از سرمایه باقیمانده خود را میگیرد. 

بنابر این سرمایه گذار تصمیم می گیرد که ۵ درصد از سرمایه گذاری خود را می تواند دریافت کند یا واگذار کند به گروه سرمایه گذاری ما که با آن کار کند٬ هر ماه به وسیله قسمت Invest Option در بانک الکترونیکی مخصوص به خودشان بگیرند در این موقع هر چه پول باقیمانده در حساب شما بیشتر باشد (منظور اصل سرمایه است) می تواند بهره بیشتری برای آخر هر ماه بگیرند. برای مثال اگر سرمایه گذار ۵ درصد از اصل پول به علاوه 10 درصد ماهیانه را هر ماه از حساب خود خارج کند در آخر ماه ۲۰ (بیستم) مقدار پول سرمایه گذاری شما صفر خواهد شد. و دیگر بهره ای نمی گیرید.

علاوه بر اینکه سرمایه گذاران می توانند ۵ درصد از پول سرمایه گذاریشان را ماهانه بگیرند می توانند هر موقع که بخواهند تمام اصل پول را از حساب خارج کنند. برای اطلاعات بیشتر به قسمت Refund Policy ٬ Guarantee Information بروید.

کلاس A :

در این پلن TMIP که ما یک بهره 12 درصدی دائمی در نظر گرفته ایم که به حساب الکترنیکی شما هر ۳۰ روز واریز می شود. در این پلن مخصوص ما یک فرصت برای سرمایه گذاران گذاشته ایم که بتوانند ۵ درصد از پول سرمایه گذاری اولیه خود را بگیرد به این معناست که سرمایه گذار ۵ درصد از پول سرمایه گذاری خود را برداشته است و در کل 17 درصد میگیرد. بنابر این با کم کردن ۵ درصد از پولیکه گروه سرمایه گذاری ما با آن کار می کند سرمایه گذار در ماه بعد فقط 12 درصد از سرمایه باقیمانده خود را میگیرد. 

بنابر این سرمایه گذار تصمیم می گیرد که ۵ درصد از سرمایه گذاری خود را می تواند دریافت کند یا واگذار کند به گروه سرمایه گذاری ما که با آن کار کند٬ هر ماه به وسیله قسمت Invest Option در بانک الکترونیکی مخصوص به خودشان بگیرند در این موقع هر چه پول باقیمانده در حساب شما بیشتر باشد (منظور اصل سرمایه است) می تواند بهره بیشتری برای آخر هر ماه بگیرند. برای مثال اگر سرمایه گذار ۵ درصد از اصل پول به علاوه 12 درصد ماهیانه را هر ماه از حساب خود خارج کند در آخر ماه ۲۰ (بیستم) مقدار پول سرمایه گذاری شما صفر خواهد شد. و دیگر بهره ای نمی گیرید.

علاوه بر اینکه سرمایه گذاران می توانند ۵ درصد از پول سرمایه گذاریشان را ماهانه بگیرند می توانند هر موقع که بخواهند تمام اصل پول را از حساب خارج کنند. برای اطلاعات بیشتر به قسمت Refund Policy ٬ Guarantee Information بروید.

کلاس VIP:

در این پلن TMIP که ما یک بهره 15 درصدی دائمی در نظر گرفته ایم که به حساب الکترنیکی شما هر ۳۰ روز واریز می شود. در این پلن مخصوص ما یک فرصت برای سرمایه گذاران گذاشته ایم که بتوانند ۵ درصد از پول سرمایه گذاری اولیه خود را بگیرد به این معناست که سرمایه گذار ۵ درصد از پول سرمایه گذاری خود را برداشته است و در کل 20 درصد میگیرد. بنابر این با کم کردن ۵ درصد از پولیکه گروه سرمایه گذاری ما با آن کار می کند سرمایه گذار در ماه بعد فقط 15 درصد از سرمایه باقیمانده خود را میگیرد. 

بنابر این سرمایه گذار تصمیم می گیرد که ۵ درصد از سرمایه گذاری خود را می تواند دریافت کند یا واگذار کند به گروه سرمایه گذاری ما که با آن کار کند٬ هر ماه به وسیله قسمت Invest Option در بانک الکترونیکی مخصوص به خودشان بگیرند در این موقع هر چه پول باقیمانده در حساب شما بیشتر باشد (منظور اصل سرمایه است) می تواند بهره بیشتری برای آخر هر ماه بگیرند. برای مثال اگر سرمایه گذار ۵ درصد از اصل پول به علاوه 15 درصد ماهیانه را هر ماه از حساب خود خارج کند در آخر ماه ۲۰ (بیستم) مقدار پول سرمایه گذاری شما صفر خواهد شد. و دیگر بهره ای نمی گیرید.

علاوه بر اینکه سرمایه گذاران می توانند ۵ درصد از پول سرمایه گذاریشان را ماهانه بگیرند می توانند هر موقع که بخواهند تمام اصل پول را از حساب خارج کنند. برای اطلاعات بیشتر به قسمت Refund Policy ٬ Guarantee Information بروید.



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


کلیات و مفاهیم بازار آتی ها تاریخچه شروع معاملات آتی (اوراق مشتقه)

کلیات و مفاهیم بازار آتی ها تاریخچه شروع معاملات آتی (اوراق مشتقه)

در سال 1848 در شیکاگو تولیدکنندگان گندم برای فروش محصولات خود نیاز به بازاری داشتند تا معاملات نقدی را انجام دهند یعنی گندم بدهند و پول آنرا بستانند.

به تدریج کشاورزان (فروشندگان) و دلالان (خریداران) شروع به نوعی تعهد جهت دریافت وجه نقد خود در آینده گرفتند و زمینه معاملات آتی (Futures) را پایه ریزی کردند بدین معنی که:

تولیدکننده موافقت نماید که محصول خود را به خریدار در تاریخ آینده (تاریخ تحویل کالا) با قیمت توافق شده بفروشد.

در این راستا کشاورز از قبل می داند که وجه خود را دریافت می نماید و دلال نیز از قیمت کالا با خبر می شود و این معامله برای هر دو طرف معامله سودمند است این نوع قراردادها به سرعت رایج گردید و قراردادها را قبل از تاریخ تحویل دست به دست چرخاند. اگر دلالی احساس می کرد نیازی به گندم ندارد، قرارداد خود را به فردی که گندم را نیاز داشت می فروخت، مشابه آن نیز، تولیدکننده که قصد عدم تحویل گندم را داشت مسئولیت تحویل واقعی گندم را به دیگری منتقل می کرد .

قیمت قرارداد وابستگی به وضعیت و حرکت قیمت گندم و سیستم عرضه و تقاضا در بازار داشت.

این قراردادها با اندکی تغییرات به سرعت تبدیل به ابزاری حمایتی برای طرفین معامله که بازار بر خلاف نظر آن ها حرکت می کرد، تبدیل شد مثلاً در شرایط بد آب و هوا، افرادی که قرارداد فروش گندم منعقد کرده اند، علاقمند هستند، قراردادهای ارزشمند خود را بدلیل کاهش عرضه گندم، نگه دارند، برخلاف آن، چنانچه تولید مازاد بر تقاضا باشد، ارزش قراردادهای فروش نیز کاهش می یابد بعلاوه، این وضعیت معامله گرانی را که قصد خرید و فروش گندم را نداشته و صرفاً بعنوان پذیرش ریسک قیمت گندم و تحصیل سود وارد معامله شده اند را نیز ترغیب می کند.

نتیجتاً معامله در قراردادهای آتی حالتی بسیار سودمند در سرمایه گذاری داشته و باعث ورود کالاهای دیگر به بازار آتی می شود و زمینه ای را ایجاد می نماید که شکل قراردادهای آتی منظم و قانونمند می شوند و بدنبال آن بورس CBOT در سال 1848 در امریکا شکل می گیرد.

بنابراین بطور اساسی و زیربنایی محلی عمومی برای خریداران و فروشندگان ایجاد می گردد تا برای قراردادهای سلف و آینده خود مذاکره نمایند.

شهرت قراردادهای آتی و موفقیت بورس CBOT در شیکاگو باعث رونق بازارهای محلی دیگر گردید تا کالاهای معینی را بر اساس ساختار بومی کشورها پایه ریزی و معامله قراردادهای آتی را تسهیل نماید.

در اوایل قرن بیستم همانطور که سیستم حمل ونقل و ارتباطات رونق بیشتری یافت، انبارهای مرکزی نیز در بازارهای اصلی برای توزیع کالا ها بصورتی مقرون بصرفه و اقتصادی ساخته شدند.

کالاهای کشاورزی بطور وسیع تری مورد معامله قرار گرفتند ولی مادامیکه بازار آتی برای هر کالایی خریداران و فروشندگان زیادی داشته باشد، قابل توجه می باشد.

اوراق مشتقه (Derivatives):

به آن نوع قراردادهای مالی اطلاق می شود که ارزش خود را از کالای فیزیکی (دارایی پایه) می گیرند.

دارایی پایه می تواند به شکل سهام، کالا، بورسهای خارجی، نرخهای بهره، صنعت ساخت و ساز یا هر نوع دارایی دیگر باشد.

بطور مشروح امروزه چهار نوع اوراق مشتقه اصلی مورد معامله قرار می گیرد:

- قراردادهای سلف (Forwards)، مختصراً مورد بحث قرار خواهد گرفت.

- قراردادهای آتی (Futures)، بطور مشروح بحث خواهد شد.

- قراردادهای اختیار معامله (Options)، بطور مختصر به آن اشاره خواهد شد.

- قراردادهای معاوضه (Swaps)، فعلاً مورد بحث ما نمی باشد.

قراردادهای مشتقه فوق هم در بورس و هم خارج از بورس نیز قابل معامله هستند.

بورس:

بعنوان مکانی مرکزی برای خریداران و فروشندگان است.

قراردادها در بورس به شکل استاندارد بوده و قیمتهای مربوطه برای تمام کسانی که وارد بازار می شوند یکسان است.

قیمتهای بورس به شکل سیستم حراج مستمر توسط کارگزارانی که از طرف مشتریان خود، شرکتها یا خودشان فعالیت می کنند، تعیین می گردد.

این سیستم حراج منجر به ایجاد و پذیرش وسیع قیمت مرجع در خصوص کالای مورد معامله گردیده و به کشف قیمت معروف است.

تمام شرکت کنندگان در قرارداد آتی با مشخصات کیفی، کمی و شرایط تحویل یکسان کالا روبرو هستند.

وظیفه بورس کالا

بورس برای خود موقعیت معاملاتی تعیین نمی کند و به افراد نیز به داشتن موقعیت معاملاتی توصیه خاصی نمی کند .

مسئولیت بورس این است که بازار معاملات آتی را سالم و نظام یافته نماید.

تمام بورسها دارای قوانین منظم و مدون می باشند و از هویت و موقعیت معاملاتی افراد باخبر هستند اعضایی که قوانین بورس را بهم بریزند، متحمل جریمه یا مشمول مجازاتهای دیگر خواهند شد.

معاملات فرا بورسی (OTC)

معامله فرابورسی نوعی از معامله جایگزین است که به شبکه معامله گرانی که بطور حضوری با یکدیگر ملاقات نمی کنند اطلاق می شود و از طریق تلفن، کامپیوتر با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. معاملات مذکور اغلب بین مؤسسات مالی انجام شده و نیز می تواند بعنوان ابزارهای رایج میان بازارسازان تلقی گردد.

تمام سخنان معامله گران پشت تلفن ضبط می شود تا چنانچه اختلافی بین معامله گران رخ دهد به آن استناد شود. خریدار و فروشنده می توانند نحوه قراردادهای معامله شده در بازارهای فرا بورسی (OTC) را بدلخواه خود در آورند، لذا نیازی نیست شرایط قرارداد عیناً مشابه آنچه در بورس عمل می شود، تعیین گردد.

انواع بازارهای فرا بورسی (OTC)

در دنیا سه نوع بازار فرا بورسی وجود دارد:

1- بازار معاملاتی سنتی:

در این بازار معامله گران بعنوان بازار ساز، قیمت خرید و فروش خود را اعلام می کنند.

معامله گران قیمتهای خود را پیشنهاد داده و قیمت قابل اجرا از طریق تلفن مذاکره شده و یا برخی اوقات از طریق سایتهای مخابراتی اعلام می شود. این گونه معاملات بنام معامله دو طرفه خوانده شده زیرا دو طرف معامله از قیمتی که در یک مقطع زمانی توسط تلفن ارائه میشود، مطلع می گردند.

2- بازار معاملاتی الکترونیکی:

این بازار تقریباً شبیه معاملات الکترونیکی در بورس است ولی به این دلیل بازارهای فرابورسی خوانده می شود که از استاندارد کمتری برخوردار و فاقد قرارداد طراحی شده و فاقد معاملات مشتقه شفاف می باشد.

3- بازار معاملاتی بهینه:

بازار معاملاتی اخیر ترکیبی از دو بازار پیشین بوده و معامله گر بر اساس آنها به معاملات الکترونیکی می پردازد. معامله گر قیمت خرید و فروش خود را انحصاراً به اطلاع فعالان بازار می رساند. معامله گر در این شکل معامله بعنوان طرف معامله در هر قرارداد عمل کرده لذا نصف ریسک اعتباری در بازار به او برمیگردد.



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


فارکس

فارکس چيست و چگونه بوجود آمد؟

پس از جنگ جهاني دوم دولتها با هدف بازسازي اقتصاد ملي خود، با ثابت نگه داشتن قيمت ارزها نسبت به دلار آمريکا سعي در تحکيم مبادلات تجاري خود داشتند، اما اين امر تا سال 1971 بيشتر دوام نياورد و بنا بر دلايل متعدد، قيمت ثابت متقابل ارزها، که تنها بواسطه سياست دولتها تنظيم مي شد، با توجه به عرضه و تقاضاي بازار به صورت شناور شکل گرفت. در قبال اين سياست جديد، بانکها که ماهيتأ درگير جريان پولي و ارزي هستند، با هدف مديريت و تامين منابع ارزي خود، جرياني بين بانکي را بوجود آوردند تا بواسطه آن، ارزهايي را که فکر مي کردند در آينده ارزش بيشتري خواهند داشت را تهيه، و متقابلا آنهايي را که فکر مي کردند ارزش خود را ازدست خواهند داد، بفروشند. از اين زمان جريان تبادل ارزهاي خارجي، Foreign Exchange، به اختصار Forex، شکل گرفت.

فارکس اين بازار شناور بين بانکي، مجموعه اي است که در آن مبلغ مشخصي از پول براساس ارز رايج يک کشور به ارز رايج کشور ديگربا نرخ برابري مشخص وتوافق شده و درتاريخ معين توسط تعدادي معامله گر مبادله مي شود. اين نرخ تبادلي همانند ساير بازارها تنها بر اساس عرضه و تقاضا شکل مي گيرد. تبادلي که، هر دو طرف معامله با آن موافق هستند.

فاركس، بازار جهانى خريد و فروش ارز است؛ بازارى كه بانك ها و مؤسسات مالى بزرگ در آن ارزهاى مختلف جهان مانند دلار يا يورو را معامله مى كنند. مبادلات اين بازار برعكس بازارهاى سهام كه در مكان فيزيكى خاصى انجام مى شود در جاى خاصى متمركز نيست و تنها از طريق اينترنت( تلفن) يا شبكه ارتباط بين بانكي صورت مى پذيرد. بازار بين المللى ارز، فارکس، هر دوشنبه با باز شدن بانك هاى استراليا شروع به كار مى كند. بانك هاى اين قاره شروع به معامله ارز و دادن قيمت به مشتريان در كليه نقاط دنيا مى كنند، سپس وقتى اين بانكها تعطيل مى شوند، بانك هاى كشورهاى آسيايى كه صبح را آغاز كردند اين كار را ادامه مى دهند تا اين چرخه به بانك هاى اروپا و آمريكا برسد. اين چرخه زمانى پنج روز هفته بدون يك ثانيه توقف تا جمعه شب ادامه دارد. به عبارتى، بزرگ ترين بازار معاملاتى دنيا بيست و چهار ساعته، با دسترسي بسيار آسان و انجام معاملات به صورت ساده و سريع در اختيار شما قرار گرفته است.

بازيگران بازار چه کساني هستند؟

بازيگران قديمى اين بازار، بانك ها هستند. از سال 1998 كه اينترنت، دسترسى به اين بازار را راحت تر كرد، خريد و فروش از طريق اينترنت مورد استقبال فراوان قرار گرفت به طوري که اکنون شرکتهاي چند مليتي، شرکتهاي بيمه، صندوقهاي بازنشستگي، تاجران، سفته بازان، کارگزاران صادركنندگان، وارد كنندگان، و اشخاص حقيقي نيز به اين بازار پيوسته اند. فاركس همگام با اينترنت مرز كشورها را پشت سر گذاشت و تمامي سرمايه گذاران و علاقه مندان از تمامي کشورها را با خود همراه نمود.

بزرگترين و مهمترين مرکز مالي بازار جهاني ارز، لندن است . بعد از لندن بازارهاي ارزي نيويورک وتوکيو قرار دارند در ساير مراکز مالي مانند آلمان و سنگاپور معاملات کوچکتري صورت مي گيرد.

مکان- زمان بازار فاركس:

برعکس بازارهاي سهام که مکان فيزيکي مشخصي دارند، معاملات در بازار فارکس، مکان مرکزي سازمان يافته اي ندارد و در مکان خاصي متمرکز نيست. با بازگشايي مراکز مالي سرتا سر جهان در صبح دوشنبه به ترتيب مراكز مالي آسيا ـ اقيانوسيه: بانکهاي ولينگتون، نيوزلند، سيدني، توکيو، هنگ کنگ، سنگاپور و بحرين و سپس مراکز مالي اروپا: بانکهاي فرانکفورت، زوريخ، پاريس و لندن و با آغاز بعد از ظهر اروپا که همزمان با گشايش مراکز مالي ايالات متحده آمريکاست، بانکهاي نيويورک، شيکاگو و لس انجلس با هم پوشاني ساعات کاري يکديگر در طول شبانه روز، با ارايه قيمت در 24 ساعت شبانه روز بدون حتي يک ثانيه وقفه فاركس را تشکيل مي دهند، تا معامله گران در هر ثانيه و لحظه، از هر گونه حوادث سياسي- اقتصادي واجتماعي که باعث نوسان در اين بازار ميشود، استفاده کنند.

حجم معاملات:

دامنه معاملات در بازار جهاني ارز دائما رو به رشد است، اين آهنگ رشد بستگي کامل به پيشرفت تجارت بين المللي و محدوديت هاي ارزي در تمامي کشورها دارد. در سال 1977 ميزان مبادلات روزانه 5 بيليون دلارآمريکا بود، اما بعد از ده سال به600 بيليون دلار امريکا و در سال 1992 به 1 تريليون دلار آمريکا رسيد. هم اکنون حجم معاملات با رقمي بيش از 2 تريليون دلار، تحسين همگان را برانگيخته است.

با پيشرفت فن آوري اطلاعات به بالاترين درجات در دهه اخير و به لطف سيستم تجارت الکترونيک فراگير شده، نه تنها امتيازات اطلاعاتي انحصاري بلکه مکانيسم تجارت و خريد فروش در بانکها، با چالشي بسيار بزرگ روبرو شد. دويچه بانک، يونيون بانک سوئيس، سيتي بانک، منهتن بانک و ساير بانکهاي بزرگ دنيا، هم اکنون ضمن رقابت در ارايه تحليل، اطلاعات مفيد و کارا به مشتريان خود، ترجيح مي دهند بيشتر در سيستم تجارت الکترونيکي فارکس شرکت نمايند تا درگير معاملات دوطرفه ش

فعالترين ارز:

وسعت، عمق و نقدينگي بازار ارز واقعا حيرت‌ انگيز است. براساس يك برآورد انجام شده، فعالترين نرخهاي تبادلي ارز دنيا مثل دلار/ين و يورو/دلار مي‌توانند در طي روز تا 18000 بار تغيير كنند. نوسانات منحنيهاي عرضه و تقاضاي ارزيک کشور که براثر عوامل زيادي چون، تغييير سليقه مردم نسبت به توليدات داخلي و خارجي، رشد اقتصادي، تغيير نرخ تورم، تغييير نرخ بهره، تغيير در انتظارات و نهايتا مداخلات بانک مرکزي جهت انجام سياستهاي پولي ايجاد مي شود، باعت تغيير مداوم نرخ ارزها نسبت به يکديگر مي گردد

ج) ويژگيهاي بازار فارکس:

1) بازار 24 ساعته:

5 روز هفته(از دوشنبه تا جمعه) در هر ثانيه که تمايل به انجام معامله داشته باشيد.

2) دسترسي آسان و سريع:

کامپيوتر و اينترنت تنها وسيله مورد نياز براي انجام معامله است و انجام معامله در کسري از ثانيه تنها با يک کليک امکان پذير است.

3) بازار 2 طرفه:

يکي از ويژگيهاي بسيار جذاب اين بازار اين است که اگر روند حرکتي را نزولي و به سمت پايين تحليل و پيش بيني نموديد، ابتدا بفروشيد و سپس در قيمتهاي پايين تر آن را خريداري و از ما به تفاوت آن سود کسب نماييد. در ساير بازارها مانند سهام شما تنها در يک جهت، آن هم هنگامي که روند قيمتي سهم صعودي و رو به بالاست مي توانيد سود کسب نماييد.

4) بازار کارا و عادلانه:

همه اطلاعات و اخبار همزمان و به سرعت در دسترس همگان قرار مي گيرد تا هيچ کس در اين بازار از موقعيت و مزيت خاصي نسبت به ديگري برخوردار نباشد.گستردگي و حضور همه شرکتهاي مالي در اين بازار و نيز عدم وجود اخبار نهاني زمينه سوء استفاده را کاهش داده و فارکس را در زمره يکي از سالم ترين و تحليل پذيرترين بازارهاي مالي دنيا قرار داده است.

5) نقد شوندگي بالا:

بازار بر اساس عرضه مبالغ بالاي پول عمل مي کند و معامله گر آزادي مطلق براي باز کردن يا بستن يک معامله درنرخهاي جاري با هر اندازه در هر لحظه را دارد. معامله گر براي خريد يا فروش خود نياز به يافتن فروشنده يا خريدار را ندارد.

6) امکان تمرين در معاملات آزمايشي:

حسابهاي مجازي که توسط اکثر کارگزاران به صورت رايگان در اختيار شما قرار مي گيرد دقيقا مانند يک حساب واقعي است و کليه شرايط بازار و نرخ دهي و نوسانات آن واقعي هستند با اين تفاوت که پولي که با آن معامله را انجام مي دهيد يا سود و ضرري که در انجام معامله پيش مي آيد، مجازي است. اين حسابها اصطلاحا Demo ناميده مي شوند.

7) هزينه هاي ورود اندک:

با داشتن مقدار حداقل 2000 دلار آمريکا(* اين ميزان با توجه به کارگزاريهاي مختلف-امکانات مختلف فرق مي کند.) و داشتن کامپيوتر و خط اينترنتي مناسب، مي توانيد در هر لحظه که مايل باشيد به خريد و فروش اينترنتي بپردازيد.

شرکت در کلاسهاي آموزشي و انجام معامله به صورت مجازي و تبحر يافتن در آنها تنها پيش شرط علمي لازم براي ورود به اين بازار است و هر کس با هر زمينه شغلي و تخصصي امکان تجارت در اين بازار را داراست. آشنايي با کامپيوتر و اينترنت زبان انگليسي ضروري نيست اما تسلط داشتن در هر کدام طبيعتا مفيد و مکمل است

8)کارمزد معاملاتي پايين، حذف کميسيون- بهره:

کارگزاران يا نمايندگيهاي آنها، هرگز براي خدمات خود هزينه اي را در نظر نمي گيرند، به جز کارمزدي که به طور طبيعي در بازار براي عرضه و تقاضا بين قيمتهاي خريد و فروش در نظر گرفته مي شود که اصطلاحا اسپرد ناميده مي شود. هيچ کميسيون يا بهره شبانه در اکثر کارگزاريها از مشتري اخذ نمي شود.

9)در دسترس بودن خدمات تحليلي- پيش بيني:

پويايي و نقدينگي بالاي بازار سرمايه گذاران زيادي را هر روزه به سمت خود جلب مي نمايد. بانکها و موسسات معتبر مالي همواره تحليل ها و پيش بيني هاي خود را از تحولات و وقايع مهم دنيا و تاثيرگذاري آن بر بازار ارز به صورت روزانه در اختيار معامله گران قرار مي دهند.

10) امنيت – ضمانت

تضمين اصل سرمايه و دارايي، مهمترين لازمه سرمايه گذاري است. در بازار فارکس اين مهم با توجه به اعتبار و ضمانتهاي ارائه شده توسط بانکهاي پشتيباني کننده بازار تحت شرايط مختلف صورت مي گيرد.

11) قوانين انعطاف پذير سيستم معاملاتي:

انجام يک معامله در فارکس مي تواند به صلاحديد معامله گر از قبل براي قيمت خاصي تعيين شود، به اين ترتيب هر کس مي تواند براي فعاليتها و معاملات آينده خود از قبل برنامه ريزي داشته باشد. در صورتي که شخص پيش بيني خاصي در اين زمينه داشته باشد، مي تواند با گذاردن فرمان(دستور) بر سيستم معاملاتي خريد يا فروش خود را انجام داده و لزوما حضور شخص در بازار در لحظه انجام معامله ضروري نيست

12)روندهاي تحليل پذير و متناوب:

هر ارزدر مسيرهاي خاصي نوسان مي کند که تا محدوده زماني نسبتا" طولاني مي تواند به اين ترتيب تکرار شود. به علت پويايي و کارايي بالاي اين بازار تلفيقي از تحليلهاي تکنيکي و بنيادي موقعيت هاي سودآوري مناسبي را براي معامله گران و مديران سرمايه ايجاد مي کند. يافتن جهت و روند حرکتي مولفه بسيار مهمي در اين بازار است.

13)بودجه اعتبار معاملاتي( لورج):

براي اکثر معامله گران ميزان سرمايه و حجم معامله اي که انجام مي دهند در قياس با حجم معاملات بازار بسيار ناچيز است. حضور سرمايه گذاران متوسط و کوچک در بازار فارکس تنها با وساطت شرکتهاي کارگزاري ميسر شده است .با توجه به توافق نامه اي که بين مشتري و بانک يا کارگزار تعيين مي شود وام يا اعتباري به سپرده شخص به ميزان معمولا" 100 برابر تعلق مي گيرد.

مشتري مي تواند با مثلا با سپرده 1000 دلاري معامله 100.000 دلاري را انجام دهد. اين اعتبار که در اصطلا ح لورج، ناميده مي شود مي تواند سطح سوددهي و همچنين ريسک کار را افزايش دهد.

14) دايمي بودن

فارکس بازار بين بانکي تمامي کشورهاي دنيا است و همه کشورها درآن حضوري مستمر و پويا دارند. اين بازار هيچگاه به پايان نمي رسد و هميشگي است. درآمد بانک مرکزي کشورمان در بازار فارکس در سال گذشته رقمي در حدود 300 ميليون دلار برآورد شده است.

مقايسه فارکس با بازار سهام:

بازار فارکس

بازار سهام وکالا

زمان انجام معامله

24 ساعته بودن بازار

7 ساعت زمان براي انجام معامله

نقدينگي بازار

2 تا 1.8 تريليون دلار در روز

(36 تا 60 برابر بازار سهام و کالا)

30 تا 50 بيليون دلار در روز

مکان فيزيکي

عدم نياز به مکاني خاص

وجود مکان فيزيکي براي تبادلات روزانه

اعتبار

اعتبار 100 تا 300 برابر

اعتباري وجود ندارد

شناوري بين روز

بسيار زياد

کم

در گير نمودن کل سرمايه

با استفاده از اعتبار کل سرمايه ما درگير بازار نمي باشد .

براي هر خريد نياز به پرداخت کل وجه مي باشد.

کارمزد

براي هر 1000 دلار 20 تا 30 دلار

(حدودا 2- 3 پيپ)

* پيپ کوچکترين واحد نوسان قيمت ارز است.

بين 1% تا 2% در بازارهاي مالي مختلف

سود آوري در روند بازار

بازار 2 طرفه و امکان شناسايي سود

(بدون توجه به روند صعودي يا نزولي)

بازار يک طرفه

کميسيون

ندارد

7 تا 80 دلار

ماليات

ندارد

دارد

مخاطرات:

بازار فارکس به عنوان مکاني براي به چالش کشيدن قدرتهاي مالي و روحي و رواني اشخاص براي کسب درآمد آسان طراحي نشده است. گاهي اوقات بعضي اشخاص با يک چنين هدفي وارد مي شوند، ولي حضور اين افراد تنها براي مدت کوتاهي خواهد بود. کليد ورود به تجارتي سودآور درفارکس تنها "دانش و تجربه" است.

همانطور که ملاحظه مي فرماييد تنها 10 % معامله گران در اين بازار به سود دست پيدا مي کنند.

ويژگيهاي معامله گران موفق، هدفمند بودن، منظم ودقيق بودن در رعايت قوانين معامله، اعتماد به نفس قوي داشتن، صبور و واقع بين بودن، آشنا بودن با فن مديريت سرمايه و آگاهي از قوانين تجزيه و تحليل بازار به مدد دانش کافي مي باشد

بازار فارکس به عنوان مکاني براي به چالش کشيدن قدرتهاي مالي و روحي و رواني اشخاص براي کسب درآمد آسان طراحي نشده است. گاهي اوقات بعضي اشخاص با يک چنين هدفي وارد مي شوند، ولي حضور اين افراد تنها براي مدت کوتاهي خواهد بود. کليد ورود به تجارتي سودآور درفارکس تنها "دانش و تجربه" است.

همانطور که ملاحظه مي فرماييد تنها 10 % معامله گران در اين بازار به سود دست پيدا مي کنند.

ويژگيهاي معامله گران موفق، هدفمند بودن، منظم ودقيق بودن در رعايت قوانين معامله، اعتماد به نفس قوي داشتن، صبور و واقع بين بودن، آشنا بودن با فن مديريت سرمايه و آگاهي از قوانين تجزيه و تحليل بازار به مدد دانش کافي مي باشد.

نحوه خريد و فروش:

هر معامله بايد دو مرحله داشته باشد- خريد( فروش) ارزهاي مختلف دريک قيمت و بعد فروش(خريد) در قيمتي ديگر يا همان قيمت است. عمل اول بازکردن يک موقعيت معامله است و عمل دوم بستن يک موقعيت يا معامله است. در زمان بستن يک معامله، سود و زيان احتمالي محاسبه مي شود.

شما فقط از طريق يک واسطه مي توانيد به بازارفارکس وارد شويد. يک کارگزار به عنوان معامله گر عمل مي کند. اين شرکت از طريق يک خط اينترنتي قيمت ارزها در فارکس را به شما اعلام مي کند و شما از طريق کامپيوتر شخصي ضمن بررسي قيمتهاي معاملاتي با تنها يک کليک، خريد يا فروش خود را انجام مي دهيد.

* خصوصيات کارگزار خوب :

1- پشتيباني و خدمات قوي

2-عدم دريافت کميسيون

3-دريافت اسپرد کمتر در معاملات

4- ارائه نرم افزار قوي، راحت همراه با امکانات آنلاين خبري و تکنيکي

5- لورج مناسب

6- نداشتن بهره شبانه ( Swap)

7-سابقه کار طولاني و حسن سابقه

8- ارائه خدمات اطلاعاتي قوي از بازار




نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


سلام
اگه نظری یا سوالی دارید بگید حتما جواب میدم      

با تشکر



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


Computer programming history
From The Antikythera mechanism from ancient Greece was a calculator utilizing gears of various sizes and configuration to determine its operation,[3] which tracked the metonic cycle still used in lunar-to-solar calendars, and which is consistent for calculating the dates of the Olympiads.[4] Al-Jazari built programmable Automata in 1206. One system employed in these devices was the use of pegs and cams placed into a wooden drum at specific locations. which would sequentially trigger levers that in turn operated percussion instruments. The output of this device was a small drummer playing various rhythms and drum patterns.[5][6] The Jacquard Loom, which Joseph Marie Jacquard developed in 1801, uses a series of pasteboard cards with holes punched in them. The hole pattern represented the pattern that the loom had to follow in weaving cloth. The loom could produce entirely different weaves using different sets of cards. Charles Babbage adopted the use of punched cards around 1830 to control his Analytical Engine. The synthesis of numerical calculation, predetermined operation and output, along with a way to organize and input instructions in a manner relatively easy for humans to conceive and produce, led to the modern development of computer programming. Development of computer programming accelerated through the Industrial Revolution.

In the late 1880s, Herman Hollerith invented the recording of data on a medium that could then be read by a machine. Prior uses of machine readable media, above, had been for control, not data. "After some initial trials with paper tape, he settled on punched cards..."[7] To process these punched cards, first known as "Hollerith cards" he invented the tabulator, and the keypunch machines. These three inventions were the foundation of the modern information processing industry. In 1896 he founded the Tabulating Machine Company (which later became the core of IBM). The addition of a control panel (plugboard) to his 1906 Type I Tabulator allowed it to do different jobs without having to be physically rebuilt. By the late 1940s, there were a variety of plug-board programmable machines, called unit record equipment, to perform data-processing tasks (card reading). Early computer programmers used plug-boards for the variety of complex calculations requested of the newly invented machines.

.



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


بازی فلش
بر روی هر یک از لینک های زیر کلیک کنید و به صورت فلش بازی نمایید:

بازی فلش 1           بازی فلش 2              بازی فلش 3              بازی فلش 4

بازی کنید و لذت ببرید .. در ضمن نظر هم فراموش نشه...



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


معرفی جولیا رابرتز
جولیا رابرتز

او که در اواخر دهه 60 متولد شده اصالتی جورجیایی دارد ، اما در یک محیط هنر شناس رشد کرد. متولد 28 اکتبر 1968 در اسمیرنا که والدینش عاشق بازیگری بودند و همین باعث شد تا هر دو فرزند خانواده یعنی جولیا و اریک شوق ذوق بازیگری را از همان کودکی نشان بدهند اریک زودتر از او وارد صنعت سینما سازی شد سال 1978 یعنی یک سال بعد از آنکه پدرشان از یک بیماری طولانی سرطان در سن 47 سالگی در گذشت ، اریک در درام روانشناختی سلطان کولی ها به کارگردانی فرانک پیرسون ایفای نقش کرد و این باعث شد تا جولیا راحت تر بتواند به جرگه هالیوودیها بپوندد تا جایی که چند سال بعد برادرش را پشت سر گذاشت ، و اعتباری به مراتب چند برابر در میان سینماروها برخوردار شد . جولیا رابرتز اولین فیلم خود را را با عنوان قرمز خونی(1986) بازی کرد که به دلایلی تا 1989 اکران نشد سپس در چند کار تلویزیونی اواخر دهه 80 حضورپیدا کرد تا آنکه اولین نقش اساسی خود را در سال 1998 با فیلم رضایت بازی کند . این نقش باعث می شود تا رلی بهتر به عنوان یک پیشخدمت پیتزا فروشی در فیلم پیتزای مرموز سال 89 به دست آورد که در آن با آنابت گیش و لیو تایلور همبازی بود البته مت دمون نیز که آن زمان نوزده سال بیشتر نداشت در فیلم بازی می کرد . فیلم یک اثر قابل توجه در روند حرفه ای جولیا نبود اما کمک شایانی به او کرد تا در نقش شلبی یک مادر نگون بخت را در ماگنولیاهای فولادی  به دست بیاورد و نامزدی اسکار که به دست می آورد او را در کنار نام هایی چون شرلی مک لین و سالی فیلد قرار می دهد . پس از این کار موفق در flat liners مرگ جویان (90) به همراه کیفر ساترلند بازی  می کند که یک کار زیبا بود درباره چند دانشجو که قصد دارند با علم پزشکی مرگ را به مدت کوتاهی تجربه کنند . گری مارشال با کمدی رومانتیک زن زیبا سراغ او می آید هر چند نقش دشواری بود اما ریچارد گر به عنوان یک همبازی کمک می کند تا راحت تر از عهده آن بر بیایید . نقش یک زن روسبی که در دام عشق یک میلیونر می افتد و او را به عنوان چهره ای مستعد می شناساند. سال 91 انفاق جالبی برای او می افتد او درست سه روز پیش از مراسم عقد نامزدی اش را با کیفر ساتر لند به هم می زند و با کمال ناباوری اعلام می کند که می خواهد با خواننده سبک کانتری لیل لوت ازدواج کند . فیلم های او در این سالها به نوعی جنجال برانگیز بودند ، اما هیچکدام آثارپر فروش و یا قابل اعتنا نبودند تا اینکه همراه با دنزل واشنگتن در پرودند پلیکان (93) ایفای نقش می کند و با همان قالب موفق قبلی باز می گردد و می شود قهرمان آثاردراماتیک . سال بعد من عاشق دردسرم و بعد از آن با مری رایلی شکست را تجربه می کند. اما این ناکامی دیری نمی یابد و او با دو اثر مایکل لینز در کنار لیام نیسون و فرضیه توطئه در کنار میل گیبسون باز هم به اوج باز می گردد و از این جا وارد حیطه پیروزی می شود . بازی در کمدی موفقی چون ناتینگ هیل  همراه با هیو گرانت ، عروس فراری باریچاد گر و و البته بالاتر از همه عروس بهترین دوستم به همراه روبرت اورت و بازیگر تازه واردی به نام کامرون دیاز نام جولیا را در صدر زنان گیشه ساز هالیوود قرار می دهد . اما موفقیت بزرگ او میسر نشد تا اینکه در سال 2000 از راه رسید و با ابفای رل عنوان فیلم اثر گذار استیون سودربرگ با عنوان ارین براکوویچ برنده اسکار می شود فیلم اقتباسی بود از یک داستان واقعی درباره زنی به همین نام ، این زن بیوه ای بود که در یک مبارزه حقوقی به ستیز با جامعه بر می خیزد و علیه فساد شرکتهای بزرگ قد علم می کند و در این مبارزه پیروز می گردد. از اینجا به بانوی 20 میلیون دلاری هالیوود بدل می شود که تا کنون کسی نتوانسته (در رده بازیگران زن ) رکورد او را بشکند . او سال 2001 همراه بیلی کریستال ، کاترین زیتا جونز و جان کیوزاک در محبوبهای آمریکایی بازی می کند و همزمان با برد پیت در فانتزی «مکزیکی» حضور می یابد . در حین ساخته شدن همین فیلم بود که با فیلمبرداری با نام دنی مور آشنا می شود در حالی که همان رابطه چهار ساله اش با هنر پیشه کمتر شناخته شده بنیامین برات به پایان رسیده بود . به غیر از این ها در سال 2001 او در درام یازده یا اوشن نیز بازی می کند که همکاری مجددش با مت دمون پس از سالها و برد پیت بود و اولین همکاری اش با جرج کلونی و دان چیدل محسوب می شود . جولیا دوباره در سال 2002 با سودربرگ در پیش قراول همکاری می کند که علی رغم داشتن بازیگرانی چون مری مک کورماک و کاترین کیفر نمی تواند به اندازه ارین براکوویچ سرو صدا به راه بیاندازد . اعتراف یک ذهن خطرناک در سال 2002 اثری بود از جرج کلونی و او به واسطه آشنایی و دوستی با او از میزان بالای دستمزد خود برای بازی صرف نظر می کند تا کنار او سام راکول و دروبری مور ایفای نقش کند. سال 2003 در لبخند مونالیزا با بازیگران جوانی چون جولیا استایلز  کریستین دانست و مگی کلیفهال همبازی می شود و سال 2004 نیز در دنبال موفق یازده یار اوشن با عنوان دوازده یار اوشن بازی می کند .



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


معرفی فیلم
bug
 

نام فیلم:     حشره -باگ bug

بازیگران: ashley judd-michael shannon-lynn collins-harry connick jr

نوع فیلم: درام-ترسناک-هیجانی

کارگردان:william friedkin

استدیو: lionsgate

مدت: ۱۰۲ دقیقه

تاریخ اکران: ۲۵ می ۲۰۰۷


خلاصه داستان:

داستان در مورد مستخدم تنهایی است که با گذشته ای غم انگیز در یک متل زندگی میکند.او در وحشت شوهر سابق متهم اش است که به تازگی از زندان با قید ضمانت آزاد شده است.ولی وقتی انگس وارد ماجرایی رومانیک با پیتر می شود اولین مزاحم ماجرا وارد صحنه می شود.

احتمالا به علت وجود روابط خطی میان حقایق کابوس وار و سوظن بر انگیز "مزاحم"فیلمی هیجان بر انگیز روانشناسانه و بسیار تاثیر گذار است که در آن هیچ چیز انظور که به نظر می رسد نیست.



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


معرفی فیلم The Hills Have Eyes II
The Hills Have Eyes II

نام:                   تپه ها چشم دارند ۲         The Hills Have Eyes II

کارگردان :           Martin Weisz 

بازیگران :            Michael McMillian Jessica Stroup Daniella Alonso Jacob Vargas

گونه :                 ترسناک

استدیو:               20th Century Fox

درجه :                 R  

مدت زمان :           ۱ساعت ۲۹ دقیقه

محصول :              ۲۳ مارس ۲۰۰۷



خلاصه داستان:

آنچه توسط خانواده کارتر شروع شده بود حقیقتا توسط آنها به پایان نرسید. مدتی بعد در پی ماموریتی معمولی و روزانه واحدی از سربازان گارد ملی در نقطه ای دورافتاده از نیومکزیکو بدنبال یافتن اردوگاه اسرارآمیز صحرایی هستند.بعد از اینکه امواج ضعیفی از کوههای اطراف دریافت می کنند، گروه تصمیم می گیرند که عملیات جستجو و نجات را در میان تپه ها آغاز نمایند. آنها غافل از این مطلب که تپه های کشف شده توسط کارترها در این میان قرار دارند و گروهی آدمخوار در آنها ساکن هستند شروع بکار می کنند ولی اینبار نیروی اهریمنی بس بزرگتری در انتظار آنان است

 



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


معرفی فیلم Premonition
Premonition

نام : پیش آگاهی   Premonition

تاريخ انتشار : 16 مارس 2007
استديو : Columbia Pictures
کارگردان : Mennan Yapo
نويسنده : Bil Kelly
بازیگران: Sandra Bullock, Julian McMahon, Nia Long, Kate Nelligan, Amber Valetta  
نوع فيلم : درام ، اسرارآمیز ، هیجانی
رده سنی : PG-13
مدت : 110 دقيقه


خلاصه فیلم :

لیندا زنی خانه دار است که در یکروز چهارشنبه که مشغول کارهای روزمره خود می باشد یک افسر پلیس به منزل او مراجعه کرده و به او اطلاع می دهد که شوهرش جیم یک ساعت قبل در اثر یک تصادف رانندگی کشته شده است . لیندا از شنیدن این موضوع بشدت ناراحت می شود و به دو دختر جوانش مگان و بریجیت این خبر تاسف بار را می دهد . او شب را با افسردگی و غم بسیاری می گذارند اما صبح روز بعد که از خواب بیدار می شود می بیند شوهرش زنده و سرحال در خانه حضور دارد . او تعجب کرده و تقویم را نگاه می کند و می بیند که تقویم بجای اینکه روز پنجشنبه را نشان دهد روز دوشنبه را نشان می دهد . او در ادامه پی می برد که روزهای زندگی اش پس و پیش شده است و با توجه به اینکه از حادثه مرگ شوهرش خبر دارد تلاش می کند تا از این حادثه بهر طریق ممکن جلوگیری کند .



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


معرفی فیلم سگهاي آب‌انبار

سگهاي آب‌انبار     Reservoir Dogs

كارگردان: كوئنتين تارانتينو     Quentin Tarantino

بازيگران:هاروی کیتل Harvey Keitel ، تيم روت Tim Roth ، ميكاييل مدسن Michael Madsen ، كريس پن Chris Penn و كوئنتين تارانتينو Quentin Tarantino

سال ساخت: 1992

زمان نمايش: 99

محصول آمريكا

 

 

فيلم سگهاي آب‌انبار را نمي‌توان يك فيلم پر محتواي فلسفي يا بر خلاف آن يك فيلم خوش رنگ و روي هاليوودي معرفي كرد. آنچه در فيلم جلب توجه مي‌كند، ساختار مبتني بر روايت شخصيت‌هاي آن است. مانور روي شخصيت‌ها و بيان حالات مختلف روحي آنها توام با نمايش كامل وقايغ هيجان خاصي را يه فيلم مي‌بخشد. وجود فضاي بسته دراكثر زمان نمايش فيلم، عاملي شده ته بيننده كاملا با آن آشنا شده و حس نزديكي با محيط را در هنگام نمايش فيلم احساس كند.

 

نام‌هاي فراواني را مي‌توان در تيتراژ اوليه فيلم مشاهده نمود. كه هكي به نوبه خود بازيگراني قدرتمند هستند. از اينرو و همانطور كه انتظار مي‌رود، از نظر بازيگري و القاي احساسات فيلم در رده بالايي قرار دارد. موسيقي فيلم به جز در يك سكانس آنچنان مطرح و قابل اشاره نيست كه اين خود از نقاط ضعف فيلم به حساب مي‌ايد. اما هيجان بسيار زياد و شوك‌هاي ناگهاني كه بيننده را تحت تاثير قرار مي‌دهد، ذهن را كاملا از موسيقي  دور مي‌نمايد. سگ‌هاي آب انبار داراي ساختاري نا‌منظم از نظر زماني است. وقايع به ترتيب رخ‌دادن آنها بيان نمي‌شود و تنها زماني به نمايش در مي‌ايند كه شخصيت‌هاي فيلم به آن اشاره مي‌كنند.

 

 سگ‌هاي آب انبار داستان گروهي زيرزميني است كه هر كدام از اعضاي آن به يك رنگ شناخته مي‌شوند. هدف از تشكيل چنين گروهي سرقت الماس‌هاي يك جواهر فروشي‌ است اما نقشه انها لو رفته و پليش غافلگيرشان مي‌كند. آنه در ميان خود به دنبال جاسوس مي‌گردند و اصل داستان از اين زمان به بعد است.

فيلم سگ‌هاي آب انبار را نمي‌توان جز اثار برتر سينما جاي داد اما با توجه به ساختار و موضوع جالب فيلم، مشاهده آن خالي از لطف نيست. هر چند بسياري معتقدند كوئنتين تارانتينو، در فيلم بعدي خود (Pulp Fiction) بسياري از اين مشكلات را بر طرف كرده و فيلمي در خور توجه ساخته‌‌ است. فيلم Reservoir Dogs به نام گروه كثيف ويا ولگرد‌هاي خبيث نيز ترجمه شده است اما شايد بهترين ترجمه همين نام سگ‌هاي آب انبار باشد.



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


هری پاتر دوستان بخوانند
یک خبر خوب برای هری پاتر دوستان :

طبق آخرین اخبار سایت ماگل نت فیلم هری پاتر و فرمان ققنوس (۵) در

تاریخ ۱۳/۴/۱۳۸۶ اکران و کتاب هفتم این مجموعه (آخرین کتاب) در تاریخ ۲۳

/۴/۱۳۸۶ به چاپ می رسد. (من یکی که خیلی منتظرم)



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


معرفی فیلم بعدی
Next

 

نام: بعدی    Next
 
تاريخ انتشار : ۲۷ آوریل 2007
استديو : Paramount Pictures
کارگردان : 
Lee Tamahori 
بازيگران :
Nicolas Cage , Julianne MooreJessica Biel , Thomas Kretschmann  
نوع فيلم : اکشن، علمي تخيلي، مهيج
رده سنی : PG-13
مدت: ٩٦ دقيقه

خلاصه داستان:

کريس جانسون صاحب توانايي شگرفي است، اما به خاطر داشتن همين ويژگي همچون فراري ها زندگي سختي را مي گذراند. او قادر به ديدن حوادثي است که دقايقي بعد رخ خواهد داد، از اين رو ماموران دولت به دنبال او هستند تا از توانايي کريس استفاده کنند. اما کريس شغلي کوچک به عنوان شعبده باز در لاس وگاس پيشه خود کرده و تصميم دارد تا از چنگ آنها فرار کند. کريس از توانايي خود سر ميزهاي قمار براي برد بيشتر استفاده مي کند و همين امر باعث مي شود رد پاي او توسط کالي فريس، مامور دولت کشف شود. کالي مي خواهد براي يافتن محل بمب هسته اي که قرار است به زودي در لس آنجلس منفجر شود، از کريس استفاده کند. اما کريس از چنگ او مي گريزد. در حين فرار با دختري به نام ليز آشنا مي شود و در مي يابد عشق حقيقي خود را يافته است. تروريست ها نيز که پي به وجود کريس برده و او را خطري بالقوه براي خود مي دانند، تصميم به کشتن او گرفته اند...


نقد:

فيليپ کي. ديک از نويسندگاني است که داستان هاي علمي تخيلي اش الهام بخش کارگردان هاي بسياري بوده و منجر به خلق فيلم هاي ماندگاري از قبيل بليد رانر، يادآوري کامل، گزارش اقليت و پويش در تاريکي شده است. او در کنار ري برادبري، ايزاک آسيموف و رابرت هينلين از نام هاي برتر داستان هاي علمي تخيلي مدرن به شمار مي رود و نويسنده اي است که برگردان سينمايي داستان هايش کار ساده اي نيست.ديک نويسنده اي راديکال، انسان گرا و اصيل است که تنها به کاوش در پيامدهاي فيزيکي تکنولوژي بسنده نمي کند، بلکه ابعاد فلسفي اين پيامدها را نيز در نظر مي گيرد. از اين داستان هاي وي بر اصل پيشگيري تکيه دارد و گاه همچون گزارش اقليت مخاطرات و راه يابي فساد در امر پيشگيري را نيز هدف مي گيرد. بعد آخرين اقتباس از داستان هاي اوست که با سرمايه اي ٧٠ ميليون دلاري توسط يکي از زبردست ترين کارگردانهاي هاليوود به فيلم برگردانده شده است.
لي تاماهوري متولد ١٩٥٠ ولمينگتون، نيوزيلند تجربه اي طولاني و موفق در ساختن فيلم هاي تبليغاتي و تلويزيوني به مدت يک دهه داد. اولين فيلمش Once Were Warriors در ١٩٩٤ جوايز زيادي از جشنواره هاي معتبر براي او به ارمغان آورد. فيلم دوم او Mulholland Falls يک درام جنايي خوش ساخت بود که در ميانه دهه ١٩٩٠ او را به عنوان کارگرداني قابل اعتماد به تهيه کنندگان هاليوود شناساند. اما سومين فيلمش مرز نتوانست اقبال مالي چنداني کسب کند و ناچار چهار سال براي ساختن فيلم بعدي صبر کرد. عنکبوتي آمد بازگشت دوباره و موفقيت آميز تاماهوري به صحنه بود که او را تا کارگرداني فيلمي از مجموعه باند به نام روزي ديگر بمير رساند. اما xXx: State of the Union نيز با وجود بودجه اي ٨٧ ميليون دلاري نتوانست توقع سرمايه گذاران را برآورده کند و اينک بعد از دو سال تاماهوري با فيلم ديگري بازگشته که هنرپيشه پر کار و پولساز امروز سينماي آمريکا نقش اصلي آن را بازي مي کند.
اين يک اصل بديهي است که سينماي هاليوود تا زماني که شيره جان چيزهايي را که در اختيارش گذاشته مي شوند، به تمامي مکيده نباشد از آن دست بردار نيست. قصه هاي ديک نيز در حال حاضر در زمره همين چيزها هستند و بعد با وجود کارگرداني خوبي تاماهوري ثابت کننده اين ادعا است که با چه بي مبالاتي دستاورد ديک تبديل به يک اکشن صرف شده است.
فيلم روي بي علاقگي کريس در همکاري با مامورين دولتي توقف چنداني نمي کند و بيشتر به نمايش فرارهاي پر زرق و برق و چشمگير او که توجه هر پليسي را جلب مي کند، دلخوش است. از طرف ديگر به نظر مي رسد با وجود مامورين باهوشي چون کالي فريس، ضرورت استفاده از توانايي غير عادي کريس متنفي است. اما توجه به اين مسائل تماشاگر را از پيگيري قصه باز مي دارد، پس منطق را فراموش مي کنيم و به تعقيب حوادث عاري از هوشمندي ادامه مي دهيم. فقط کافي است به شباهت هاي انکار ناپذير بعد با پيرنگ داستاني فيلم Deja Vu که به تازگي اکران شد، توجه کنيد تا برتري دومي را دريابيد. Deja Vu در کنار نمايش ناتواني قهرمانان داستان در پيشگيري از وقوع حوادث و نبود نيروهاي غير عادي در نزد آنان بر اعتماد يکسويه مامورين دولت به توانايي دستگاه هاي پيشرفته نگاهي کم و بيش انتقادي داشت، اما بعد قصه ديک را گرفته و آن را به فيلمي براي نمايش قهرماني هاي نيکلاس کيج تبديل کرده است. بازيگري که بعد از حضور در فيلم هاي معتبري چون ترک لاس وگاس، رد راک وست و.... تصميم گرفت تا به بازيگر فيلم هاي اکشن و تجاري تبديل شود و چند سالي است تلاش مي کند تا اين موقعيت را حفظ کند. 



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


معرفی فیلم Grindhouse
Grindhouse
نام: سلاخ خانه  Grindhouse
 
تاريخ انتشار : 6 آوریل 2007
استديو : Dimension Films , The Weinstein Company
کارگردان : Quentin Tarantino, Robert Rodriguez
نويسنده : Quentin Tarantino, Robert Rodriguez
بازيگران : "Death Proof" - Kurt Russell, Zoe Bell, Rosario Dawson, Vanessa Ferlito, Jordan Ladd, Rose McGowan, Sydney Tamiia Poitier, Marley Shelton, Tracie Thoms, Mary Elizabeth Winstead, Michael Bacall, Eli Roth, Omar Doom; "Planet Terror" - Rose McGowan, Freddy Rodriguez, Jeff Fahey, Michael Parks, Josh Brolin, Michael Biehn, Carlos Gallardo, Tom Savini, Naveen Andrews نوع فيلم : ترسناک ، اکشن ، هیجانی
رده سنی : R
مدت : 191 دقيقه
 

 
خلاصه فیلم :
 

سیاره وحشت:

 

 شری دارلینگ، رقصنده ای که از شغل خود راضی نیست، پس از استعفا برای یافتن کاری تازه به راه می افتد. همزمان گروهی تبهکار در صدد معامله سلاحی میکربی هستند و شهر در معرض خطر حمله زامبی ها قرار گرفته است. شری نیز مورد حمله قرار گرفته و یک پای خود را از دست می دهد. ال ری که خواستار دوستی اوست، وی را از بیمارستان خارج کرده و ابتدا پایی چوبی و سپس مسلسل/موشک اندازی را به جای پای از دست رفته به او می دهد. آنها در مسیر خود برای نجات خویش و دوستان شان در کافه ای پناه گرفته و با کمک کلانتر شروع به جنگیدن علیه زامبی ها و ستوانی خبیث به نام مالدون می کنند. به نظر می رسد که سیاره زمین را وحشت فرا گرفته و تنها امید نجات این شهر کوچک همین گروه است که اعضای آن یکی از دیگری عجیب تر به نظر می رسد....

 

ضد مرگ:

 

 مایک بدل کار، قاتلی سریالی است که کارش تعقیب و کشتن دختران جوان است. او این کار را نه با وسایل معمول، بلکه به وسیله اتومبیل خود که نام ضد مرگ به آن داده، انجام می دهد. اما آخرین شکارهای او که سه دختر ماجراجو هستند، قصد ندارند به آسانی تسلیم وی شوند. پس از تعقیب و گریزی پر مخاطره، مایک که دریافته نمی تواند این لقمه گلوگیر را ببلعد، از دخترها عذرخواهی می کند. اما دخترها جز با کشتن وی راضی نمی شوند...

 


 

نقد:

 

آخرین دست پخت نوابغ قلابی کارخانه بازیافت هالیوود، دو فیلم با یک بلیط به همراه ٤ آنونس قلابی تر از خود فیلم ها که دیگر اندک نشانه های هوشمندی و ذوق فیلم های قبلی یا بهتر بگویم اولیه حضرات را هم با خود ندارند. پاسخ دندان شکن مردم عادی به این آشغال[قصد توهین نیست، بلکه اشاره به گونه فیلم است] ٥٣ میلیون دلاری در گیشه نیز نشانه ای از به پایان رسیدن دوره نابغه های قلابی سینمای آمریکا است. تمامی این بودجه صرف آن شده تا این دو کودک بازیگوش فقط برای ارضای خاطر خود نمایشی به سبک و سیاق فیلم های کم هزینه دهه ١٩٦٠ و ٧٠ آمریکایی به راه بیندازند. اگر فیلم های آن دوره به دلیل عدم درک صحیح سازندگان شان از رسانه یا اهدافی متفاوت فیلم های درخور توجهی نبود و صرفاً به درد پر کردن سئانس های نمایش سینماهای ارزان قیمت پایین شهر می خورد، سلاخ خانه به عنوان آخرین ساخته دو کارگردان ظاهراً خوش آتیه آشنا به مدیوم چیزی غیر از ستایش از آشغال سازی نیست. کاری که به شکلی خفیف تر در ساخته های قبلی خود به آن دست زده و به زباله ارزش و اهمیتی بیش از اندازه لازم داده بودند. تماشاگر قسمت اول فیلم خود را با معجونی پر از خون و خونریزی و کثافت روبرو می بیند که معلوم نیست باید در کدام ژانر قرارش بدهد. اصلاً دعوا بر سر چیست؟ منطق روایی و دیگر چیزها فراموش شده، و سرگرم سازی که هدف اصلی این گونه محصولات است جای خود را به تیر و ترقه داده که سلیطه ای با پای مصنوعی عجیب و غریبش راه انداخته است. این خانم و معشوق روان پریش اش قرار است نقش منجی شهر کابوس زده را بازی کنند!

با پایان یافتن این بخش به نظر می رسد که تماشاگر نجات یافته، اما شروع فیلم بعدی با دیالوگ های بیهوده، طویل و خسته کننده اش به شکلی دیگر سوهان روح می شود. تنها دو لحظه مهیج در فیلم وجود دارد[دو برخورد مایک با دخترها] که دومی با شادمانی دخترها بالای سر نعش مایک به پایان می رسد و تماشاگر را به یاد فیلم های راس مه یر می اندازد. اما ضد مرگ به اندازه فیلم های او نیز نمی تواند تماشاگر سهل گیر را راضی از سالن بیرون کند. چون یک تفاوت عمده وجود دارد: گذشت سه دهه و تغییرات بنیادی در شیوه های روایت؛ که سلیقه هر سینمارویی را دگرگون کرده است. مه یر و بسیاری دیگر فیلم های شان را با هدف سرگرم کردن تماشاگر و ارائه ارزان چیزهای دلخواه او[خشونت، هیجان] می ساختند. نمونه عقب مانده فیلمسازان مستقل امروزی که فاقد دانش و عمق دید آنها بودند. رودریگز و تارنتینو نیز وارث های بلافصل و نگون بخت آنها هستند که قرار است همین چیزها را با هزینه ای گزاف به خورد تماشاچیان بیشتری بدهند. ولی خوشبختانه به نظر می آید موج آشغال پسندی اندکی فروکش کرده و حضرات باید به دنبال راه های شرافتمندانه تری برای گذران زندگی باشند!



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


معرفی فیلم Blades of Glory
Blades of Glory
نام: تیغه های افتخار     Blades of Glory
 
تاريخ انتشار : 30 مارس 2007
استديو : DreamWorks Pictures , Paramount
کارگردان : Will Speck, Josh Gordon
نويسنده : Jeff Cox, Craig Cox, John Altschuler, David Krinsky
بازيگران : Will Ferrell, Jon Heder, Will Arnett, Amy Poehler, William Fichtner
نوع فيلم : کمدی
رده سنی : PG-13
مدت : 93 دقيقه
 

خلاصه فیلم :
 
چاز قهرمان اسکیت سواری روی یخ است که رقیب سرسختی به اسم جیمی دارد . چز فردی لاابالی و بی ادب است اما جیمی برخلاف او جوانی مودب و خوش اخلاق می باشد . در ادامه در جریان یک مسابقه جهانی اسکیت که آنها برای کسب مدال طلا با هم رقابت می کنند با یکدیگر درگیر شده و فدراسیون جهانی آنها را برای همیشه از شرکت در مسابقات انفرادی اسکیت روی یخ محروم می کند . چند سال بعد مربی آنها پیشنهاد جالب و عجیبی به آندو می دهد و آن اینکه آنها بعنوان یک زوج اسکیت سوار مرد در مسابقاتی شرکت کنند که مخصوص زوجهای مرد و زن است . آنها این پیشنهاد را پذیرفته و چون هر دو مرد هستند توانایی بیشتری نسبت به رقبا دارند و این باعث می شوند قهرمان های کنونی این رشته یعنی استرانتز و فیرچایلدون تصمیم بگیرند هر طور شده شر آنها را کم کنند .
 


نکات حاشیه ای :
 
جان هدر در هنگام تمرین اسکیت دچار سانحه شد و قوزک پایش شکست
در هنگامی که در مراسم توزیع مدالها ، پرچمها برافراشته می شوند این پرچمها مربوط به کشورهای آمریکا ، سوئد و کره جنوبی هستند. قابل ذکر است کره جنوبی هرگز در مسابقات المپیک زمستانی صاحب مدال نشده است و سوئد هم آخرین بار در سال 1925 صاحب مدال شد

تمامی صحنه های مربوط به مسابقات اسکیت در پیست اسکیت یادبود مسابقات لس آنجلس فیلمبرداری شده اند

ویل آرنت و امی پوهلر که نقش یک زوج دونفره اسکیت باز را در این فیلم بازی می کنند در دنیای واقعی زن و شوهر هستند

استیل اسکیت چاز ملهلم از استیل اسکیت الویس استایکو می باشد

بن استیلر برای ایفای نقش چاز در نظر گرفته شده بود ولی وی نقش را بخاطر اینکه مشابه شخصیتهای قبلیش بود رد نمود
 
ویل فارل در فیلم Wedding Crashers کاری عالی ارایه داد و شخصیتی بنام چاز رینهولد را جان بخشید. در این فیلم نامش چاز مایکل مایکلز می باشد


نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


سلام
 

بُعد دُ یّم



نوشته شده توسط وحید | لينک ثابت | 10 آذر 1389برچسب:,| نظر بدهید


آخرين مطالب
زندگینامه امام جعفر صادق
نمونه سوال جمعیت و تنظیم خانواده
تئوری موسیقی
نرو 10
تاریخ و اساطیر تطبیقی ایران باستان هر شش جلد در یک CD
مستند مار های انا کوندا
پت و مت
سخنرانی در مورد شیطان پرستی
اموزش ارایشگری
هیپ هاپ
ترکیه
عکس
تعمیر فلش مموری
اخرین ویندوز اکس پی
اموزش زبان
مجموعه میکس و مونتاژفیلم
دایره المعارف زبان انگلیسی
اموزش زبان برای کودکان
اموزش بستن شال
اموزش 3Dmax2011


موضوعات
موسیقی نرم افزار موسیقی اموزش موسیقی نت موسیقی نرم افزار متحرک سازی نرم افزار موبایل نرم افزار اموزشی نرم افزار کار بردی نرم افزار زبان نرم افزار های مونتاژ ویندوز عکس نرم افزار رایت فیلم فیلم اموزشی فیلم مستند سخنرانی فیلم ورزشی کارتون مستند حیوانات کتاب الکترونیک تاریخی موسیقی
پيوند وبلاگ

اخبار ایران بسیج صاحب الزمان شهدا ♥بهترین سایت فارسیs♥ اموزش شعبده بازی eshgh o khiyanat مجله اینترنتی پارسیک اخبار ورزشی روز جهان با آپدیت روزانه رضا بهترین اهنگ ها بازی کم حجم fhcd قالب دریا فروشگاه انلاین ice anjell سیاه مشق (جک اس ام ااس) دفترخواترات چوبی دخترونه ماهواره زنده تمامی کشورها love گیتاریست به اشتراک گزاشتن نت های موسیقی نت موسیقی شوری سنج اب اکواریوم کمربند چاقویی مخفی

................................................................................................................................

 تبادل لینک هوشمند و سه جانبه



برای تبادل لینک سه جانبه ابتدا سایتی را که به نمایش در خواهد امد (  alvandciti.mihanblog.com ) لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک در سایت شما لینکتان به طور خودکار درلینک باکس قرار میگیرد.


توجه کنید که تبادل لینک سه جانبه بهترین روش برای بالا بردن رتبه وبلاگتان میباشد





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

آرشيو
بهمن 1391
ارديبهشت 1390
فروردين 1390
آذر 1389
نويسندگان
نويسنده وبلاگ :
وحید
آمار سايت
كاربران آنلاين: نفر
تعداد بازديدها:
RSS
لوگوي دوستان
موزيک و کد جاوا

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 82
بازدید کل : 2395
تعداد مطالب : 319
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1